سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوندِ سبحان، شخصِ بلندْ آرزویِ بدکار را دشمن می دارد . [امام علی علیه السلام]

اگر قسمتت شد و ...

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 87/1/1 5:0 عصر

                                              بسم الله الرحمن الرحیم

شرهانی شرهانی شرهانی، فکّه فکّه فکّه ، طلائیه طلائیه طلائیه ، شلمچه شلمچه شلمچه ... تلاش نکن فایده نداره اگر هزار بار دیگر هم این کلمات را تکرار کنی مفهومشان را متوجه نمی شوی.  بهت برنخوره ولی تا وقتی روی صندلی پشت کامپیوتر نشسته ای و ماوس زیر دستت است، نمی فهمی که پوست و گوشت و خون معلق در هوا یعنی چه. بله معلق در هوا!

اگر قسمتت شد شرهانی رفتی و باز هم قسمتت شد در شرهانی باد و غبار به راه بود، می فهمی که پوست و گوشت و استخوان رزمندگان معلق در هوا،  که بیست سال پیش در این خاک به زمین افتاده اند، یعنی چه!!!

اگر قسمتت شد و شلمچه رفتی و باز هم قسمتت شد غروب شلمچه را دیدی و باز هم قسمتت شد غروب جمعه در شلمچه بودی، می فهمی وقتی می گویم شلمچه بوی قدمهای امام زمان(عج) می دهد یعنی چه!

اگر قسمتت شد و طلائیه رفتی و باز هم قسمتت شد  پابرهنه روی آن خاک پاک قدم گذاردی، می فهمی که جایی که حضرت عباس(ع) به آن جا قدم می گذارد، یعنی چه.

پس خیلی باید ببخشی! تو که الآن چیزی از آن جا نمی فهمی من چه بگویم!!!

ان شاالله در پست بعدی بیشتر سعی می کنم حال و هوای جنوب رو برات مجسّم کنم. التبه از زاویه ای بهتر!

یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

درس نمایندگی مجلس(3)

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/12/20 12:52 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام! یکی از جملات زیبا و گویای امام خمینی (ره) که اهمیت انتخابات رو به وضوح به تصویر می کشه این جمله است: "هدف انتخابات در نهایت حفظ اسلام است." پس انتخابات بسیار مهم است چون اسلام و حفظ اسلام مهم است. 
برای معرفی صفات یک نماینده مجلس واقعی و خوب، دو مطلب در مورد خصایص شهید مدرس به عنوان اسوه نمایندگی تاریخ ایران در اینجا و اینجا نوشته بودیم؛ حالا مطالبمون رو ادامه می دهیم :

1. سفیر انگلیس خدمت شهید سید حسن مدرس می رسد و یک فقره چک به آقا تقدیم می کند و می گوید: هر طور صلاح می دانید مصرف نمایید. آقا لبخندی می زند و جواب می دهد: من این کمک ها را این گونه قبول ندارم. ( نماینده انگلیس با این حرف، برقی به چشمانش می افتد و در دل با خود می گفته که: بعله ایشون هم خودی هستن فقط قیمتشون یه ذره بالاتره و منتظر می ماند تا آقا مبلغ بالاتری را طلب کنند!)
بعد آقا ادامه می دهد: من پول و چک قبول ندارم، ‏اگر کسی خواست به من پول بدهد باید آن را به طلا تبدیل کند ، بار شتر نماید و ظهر روز جمعه هنگام نماز جمعه به مدرسه سپهسالار بیاورد و آن جا اعلام کند این محموله را انگلستان برای مدرس فرستاده است، آن وقت من قبول می کنم.

در این هنگام، که گویی سطلی آب سرد روی سر نماینده انگلستان ریخته اند، او ‏ناگهان از کوره در می رود و با عصانیت می گوید: شما می خواهید حیثیت سیاسی ما را در دنیا نابود کنید. مدرس که هنوز هم لبخند به لب داشته، ‏جواب می دهد: از نابودی چیزی که ندارید، نترسید! 
(به نقل از کتاب مدرس)

2. ویژگی بعدی شهید مدرس را از زبان پسر ایشان آقای دکتر عبدالباقی مدرس بخوانید: 
پدرم غالباً نامه های خود به سران دولت را روی پاکت تنباکو یا کاغذهایی که آن روزگار قتد در آن می پیچیدند، ‏می نوشت. یکی از وزیران نامه ای از ایشان دریافت کرد و ظاهراً آن را اهانت به خود تلقی کرد.
روزی یکی از آشناهایمان یک بسته کاغذ آورد و گفت: آقا سید! جناب وزیر این کاغذها را فرستاده اند که حضرت عالی مطالب خود را روی آن ها مرقوم فرمایید. پدرم مرا صدا زد و گفت: چند ورق از آن کاغذهای مرغوب خود را بیاور. من فوراً بسته ای کاغذ خدمت ایشان آوردم . ایشان به آن مرد گفت: آن بسته کاغذ وزیر را بردار و این کاغذها را هم به روی آن بگذار.
آن گاه روی یک کاغذ قند نوشت: جناب وزیر کاغذ فراوان است، ولی لیقات تو بیشتر از این کاغذی که روی آن نوشته ام نیست.

یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام)

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/12/16 3:51 عصر

السلام علیک یا اهل بیت النبوه

شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) تسلیت باد. مشغول کارهای هیئت و عزاداری هستیم و وقت به روز کردن نداریم ، ببخشید!
به مطلبی که قبلاً در مورد صلح امام حسن نوشتیم توجه فرمایید:
در اینجا

شهادت پیامبر اعظم،  امام حسین مجتبی و امام رضا تسلیت باد

یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

درس نمایندگی مجلس(2)

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/12/10 7:33 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

فقط دو هفته تا انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. در این انتخابات حسّاس که به گفته مقام معظم رهبری: "مهمترین موضوع مملکت در امسال انتخابات است،"‏ مهمترین وظیفه مردم نیز رای دادن به افراد اصلح است. وظیفه خودمون دونستیم که برخی خصوصیات بی نظیر شهید مدرس ، رو به اطلاع شما برسونیم تا ان شاالله به نمایندگانی رای دهیم ( و رای دهید) که به این خصوصیات نزدیک باشند.

1. یکی از روزها، عده ای از نمایندگان به مناسبتی به خانه شهید مدرس می آیند و یکی از نمایندگان رو به شهید مدرس می گوید: "حضرت آقا! من از طرف قاطبه نمایندگان استدعایی دارم که امیدوارم اجابت گردد. حقوق هر نماینده یکصد تومان است که برای اداره زندگی بسیار کم است. ترتیبی دهید که مجلس این مبلغ را به دویست تومان افزایش دهد. "
مدرس در جواب می گوید:" نظر شما درست یا غلط ،‏ درباره آن بحثی ندارم،‏ ولی روزی که شما ( به عنوان نماینده) انتخاب شدید مشخص بود که حقوق شما صد تومان است و با رضایت وکالت را انتخاب کردید. اگر حالا ناراضی هستید باید استعفا دهید و اعلام کنید که ما حاضریم با حقوق دویست تومان نمایندگی را قبول کنیم. اگر موکلین باز به شما رای دادند، حق دارید دویست تومان بگیرید. غیر از این راهی نیست."( نتیجه گیری با خودتون فقط بگم که : قابل توجه نمابندگانی که می خواستند مدت نمایندگی خودشون را زیاد کنن و از زمان دولت کم کنن!)

شهید سیّد حسن مدرس

2. صاحب منصبی از جانب رضاخان برای مدرس ده هزار تومان( که آن موقع پول هنگفتی بوده است) می آورد و به مدرس می گوید: "بگیر و دیگر هیچ مگو." مدرس در جواب می گوید: "پول را زیر تشک بگذار و برو و به اربابت بگو تا دینار آخرش خرج نابودی تو خواهد شد. اگر راضی بود که هیچ وگرنه بیا و از همان جا بردار و برو!"

3. رفتار عبرت آموز دیگری از شهید مدرس این که : روزی یکی از نمایندگان مجلس که طرفدار رضاخان و از رشوه گیران او بوده به شهید مدرس می گوید: "آقا! اگر با رضاخان بسازید بهتر می توانید به مردم خدمت کنید. او به شما علاقمند است و به شما ارادت دارد."

اما مدرس جواب می دهد: "سردار سپه دو عیب بزرگ دارد: اولاً دروغگو است و ثانیاً طمع وی حد و مرزی ندارد. لذا من نمی توانم با او کنار بیایم."

منبع داستان اول: به نقل از" سید عبدالباقی مدرس"، داستان دوم:" کتاب مردان علم در میدان عم"ل و داستان سوم:" کتاب مدرس"

یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

درس نمایندگی مجلس(1)

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/12/3 1:51 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام! ایام انتخابات است و مهمترین موضوع برای مردم، ‏یافتن فردی شایسته برای وکالت در مجلس است. و از طرفی دیگر به قطع و یقین،‏ یکی از اسطوره ها و قهرمان های تاریخ معاصر ایران در خدمت به مردم،‏ شهید مدرس است. ایشان که از دوره سوم تا ششم مجلس ملی نماینده مجلس بود، واقعاً الگویی کامل و عالی برای مردم و نمایندگان را به نمایش گذاشته اند.

در ادامه برخی رفتارهای شهید مدرس  در دوران نمایندگی رو با هم می خوانیم و نتیجه گیری از آن( که بسیار ساده است) رو به عهده خودتون می ذاریم:

اول باید بگم که خود شهید مدرس نقل می کنند:" در نجف مرجعیت شیعیان به من پیشنهاد شد ، اما خودم فکر می کردم لازم است به خاطر مسلمانان به هند بروم و به کار تشکیل حوزه و مجامع اسلامی بپردازم. مدتی درنگ کردم، به این نتیجه رسیدم که ملت ایران هزینه سنگینی را متحمل شده و مرا برای خدمتگزاری به این مرتبه رسانده است. حال به من نیاز دارد و من آن ها را رها نمی کنم."( پس شهید مدرس از سر بیکاری به مجلس نرفت،‏ بلکه بالاترین مقام آن زمان برای یک روحانی یعنی مرجعیت نجف به او پیشنهاد شد ولی خدمت به مردم ایران را ترجیح داد.)

شهید مدرس از وابستگی به هر فرد و گروهی شدیداً دوری می جست. روزی ایشان در مجلس گفتند: "من از آقای مستوفی هیچ درخواست شخصی ندارم. من با ده نخست وزیر و چهل ‏پنجاه وزیر بوده ام، اگر یکی از آن ها مدّعی شد که مدرس از من درخواستی داشته است،‏آن شخص خیلی مرد است. من حتی یک برگه برگه درخواست در کابینه ندارم و هیچ تقاضایی از کسی نکرده ام."

شهید مدرس در یکی دیگر از سخنرانی های خود در مجلس تنها افتخار و لقب خود را نوکر مردم می داند و با سخنانی صریح اعلام می کند: "تمام مقامات مثل شاه، رئیس الوزرا و اعضای پارلمان نوکر خلقند. یکی اسمش شاه است، یعنی نوکر مردم. یکی اسمش رئیس الوزرا است، یعنی خدمتگزار مردم و باید تمام این ها نوکری کنند."

در پایان دلیل این صراحت و شجاعت را از خود شهید مدرس نقل می کنیم: "اگر من آزادانه اظهار عقیده می کنم و هر حرف حقی را بی پروا می گویم برای آن است که چیزی ندارم و از کسی هم نمی خواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع خود را کم کنید آزاد می شوید. باید جان انسان از هر گونه قید و بندی آزاد باشد تا مراتب انسانیت و آزادگی خویش را حفظ نمایید."

ما رو هم از نتیجه گیری خودتون مطلع کنید. یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

صدبار اگر توبه کند...

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/11/26 10:24 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام! ایّام شهادت حضرت رقیه گذشت و در آن روز، یکی از عاشقان بنت الحسین(ع) پس از زیارت ایشان به شهادت رسید. آری! حاج مغنیه را می گویم. او از فرزندان جنوب لبنان بود و با پرونده درخشانی که از خود در جنگ سی وسه روزه به جای گذاشته بود، از اهداف اصلی ترورهای موصاد قرار داشت ( تا جایی که برای مرگ آن جایزه 25 میلیون دلاری گذاشته بودند). پس از ترور شیخ "راغب حرب " و "سیدعباس موسوی " دبیرکل اول حزب الله؛ این سومین مسئول عالی رتبه حزب الله از زمان تاسیس این حزب در سال 1982 است که به شهادت می رسد. شهادت مبارکش باد!

سالروز پیام تاریخی و انقلابی حضرت امام خمینی برای اعدام سلمان رشدی ملعون است. در این ایام مسلمانان و به خصوص شیعیان باید به مرور رنج ها و مصیبت هایی که بر آن ها گذشته است،‏بپردازند؛‏ توهین به پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و اله و سلّم) ، توهین به مرقد فرزندان آن حضرت در بقیع و سامرا، توهین به پیامبر و اسلام در روزنامه های مزدور دانمارکی و هلندی و ...
در مورد چگونگی حکم سلمان رشدی زیاد شنیده اید ولی یک نکته ای در این واقعه است که باید به آن توجه داشت.

خمینی کبیر(ره) پس از صدور حکم خود،‏در برابر سوال ها مبنی بر چگونگی حکم در صورت توبه احتمالی سلمان رشدی جواب دادند: سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامی هم خود را به کار گیرد تا او را به درک واصل گرداند.

این حکم نشان می دهد برخی گناهان با توبه پاک نمی شود و اثرات نحس آن جبران نمی گردد بلکه تنها با اعدام آن فرد است که حکم الهی اجرا می شود. آن فرد پس از توبه کردن و اعدام شدن می تواند امیدوار باشد که در آن دنیا مورد لطف و بخشش خدا قرار گیرد چون گناهی را مرتکب شده است که اثرات عمیقی در جامعه داشته است و با کشتن آن اثرات آن کم رنگ خواهد شد ان شاالله. به امید اجرای احکام حضرت خمینی از جمله حکم سلمان شدی.

این رو گفتم تا عبرتی باشه برای خودمون و مسئولین قضایی مون! حتماً بسیاری از مفاسد اقتصادی و اخلاقی و امنیتی هستند که توبه می کنند ولی باید توجه کنیم اعمال برخی از آن ها اثری در جامعه داشته است که با توبه آن ها قابل ترمیم نیست.
اگر بخواهم واضح تر بگویم باید بگویم که : یه مصراع معروف هست که می گه: " صد بار اگر توبه شکستی بازآ " خطاب از خدا به بنده است و برخی گناهان پس از توبه عقوباتی در این دنیا و در آن دنیا دارند که پس از تحمل آن عقوبت ها، فرد شامل رحمت و عفو خداوند می شود.

خوشحال می شم نظرتون رو بدونم ... یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

خیلی سفر نرو !

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/11/20 11:53 صبح

به نام خدا

در ایام پیروزی انقلاب اسلامی هستیم. در ادامه سه داستان کوتاه و عبرت آموز از سه تن از بزرگان انقلابی معاصر کشورمان می خوانیم. باشد که عبرت گیریم:

اول) شهید مدرس: ایشان از پیشتازان حق گویی و مبارزه با باطل بودند که اما خمینی(ره) در تعریفی از ایشان می فرماید: " این عالِم ضعیف الجثه... با زبانی چون شمشیر حیدر کرّار رویاروی باطل ایستاد و فریاد کشید و حق گفت." حالا داستان:
روزی مدرس برای خرید ماست به دکّان مشهدی عبدالکریم رفت. وقتی مرد بقّال مشغول آماده کردن ماست بود، مدرس وقایع آن روز مجلس را برایش شرح می داد و مرد بقّال به دقت به حرف های او گوش می داد. یکی از کسانی که همراه مدرس بود، به او گفت: آقا! آیا اسرار مملکتی را برای بقال محل بازگو می کنید؟
مدرس پاسخ داد: مگر نمی دانی اینها موکّلین من هستند و من باید گزارش کارم را به آنان بدهم تا بفهمند در مملکتشان چه می گذرد و وکیل آنان چه می کند. از ملت که حامی و پشتیبان مجلس است، نباید چیزی را مخفی کرد. (به نقل از کتاب مدرس)

دوم) شهید مطهری: امام خمینی(ره) در شهادت ایشان فرمودند: "من فرزند عزیزی که پاره تنم بود را از دست دادم." حالا داستان:
در سال 1346 شمسی استاد مطهری در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تدریس می کردند. به دعوت دانشگاه تهران، پروفسور رضا که ساکن خارج از کشور بود به ایران آمد و از همه استادان خواسته شد در رشته خود مقاله ای بنویسند تا استاد آن را ببیند. شهید مطهری نیز مقاله ای نوشت. در مراسمی که همه استادان به پروفسور معرفی می شدند نوبت که به استاد مطهری رسید، رئیس دانشگاه تهران گفت: استاد مطهری، دانشیار.
پروفسور که مقاله شهید مطهری را خوانده بود با تعجب پرسید: دانشیار؟ ایشان دانشیارند؟ ایشان که استاد همه ما هستند، چرا دانشیار؟ شهید مطهری با جسارت خاصی جواب داد : به دلیل این که من در قیام 15 خرداد سال 42 منبر رفته ام و از آن زمان تحت نظر هستم ، حکم استادی به من داده نشده است. (به نقل از کتاب استاد مطهری)

سوم) مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای: ایشان معرّف حضورتان هستند و در مطلب های قبلی چند مطلب در مورد ایشان نگاشته بودیم ( اینجا و اینجا ). این بار فقط به همین جمله از امام خمینی(ره) خطاب به آقای خامنه ای اکتفا می کنیم:
" هر موقعی که تو به سفر می روی، من مضطرب هستم تا برگردی ؛ خیلی سفر نرو "

یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

قرآن و روایت نه، قانون آری!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/11/13 2:6 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

دهه فجر مبارک باد

سلام ! بی شک یکی از خطراتی که نظام اسلامی مان را مورد تهدید جدی قرار می دهد، الگوبرداری از مدل های غربی است. این الگوبرداری که باعث دوگانگی و تزلزل مدیریتی در امور نظام می شود، می تواند آن قدر خطرناک و تاثیر گذار باشد که تمامی نتایج و ثمرات انقلاب را تحت تاثیر خود قرار بدهد.

مسئله الگوبرداری و تقلید کورکورانه عقلاً و شرعاً امری مذموم و زشت است. فرد تقلید کننده با تقلید خود می گوید : من در این امری که تقلید می کنم، نظر و اطلاعات ندارم و توانایی تشخیص را ندرام پس از کس دیگر تقلید می کنم. به عنوان مثال اگر خوردن غذایی یا پوشیدن لباسی از گروهی غیرمسلمان باعث شباهت به آنان باشد،‏حرام است و قطعا نمازی که با آن قرائت می شود،‏باطل است. این امر در تمام امور قابل تعمیم است. حتی در امور علمی که به خودی خود مستقل از عالم است( یعنی علم ، علم است فرقی ندارد عالم مسلمان باشد یا یهودی) تاکید فراوانی بر امر بومی سازی است.
حال اگر این تقلید در امور اجتماعی و مدیریتی باشد، چه معنی ای می دهد؟
با تقلید در امور مدیریتی و اجتماعی، فرد تقلید کننده به این موضوع اعتراف می کند که توانایی مدیریت اجتماع را ندارد و برای این کمبود خود دست به دامن دیگران شده است. حال موردی که می خواهم به آن اشاره کنم و موضوع روز است، تنظیم منشور اخلاقی انتخابات است.

در غرب که اخلاق نسبی فرض شد، با سرعت زیاد تمامی مظاهر و قوانین معنوی  از بین رفت و دین امری دست و پا گیر عنوان شد، با کمبودها، مشکلات، نقص ها و گرفتاری ها زیادی مواجه شدند. یکی از این کمبودها،‏ بی وجدانی بین مردم شان است که برای حل کردن آن به روش هایی دست زدند.

همان طور که می دانید وجدان بهترین مانع برای ارتکاب خطا و اشتباه است. ولی نظام های غربی با از بین بردن معنویات خود را از وجود این عامل موثر محروم کردند و وقتی متوجه این موضوع شدند که بسیار دیر شده بود و کار از کار گذشته بود. برای درمان این بیماری، این چنین کردند: به هر موضوعی که می رسیدند قطعنامه می دانند که : ای مردم درست مصرف کنید یا مصرف نکنید! ای دولت ها! درست مصرف کنید یا اصلا مصرف نکنید! در صورتی که با وجود وجدان،‏دیگر نیاز به این قطعنامه ها،‏تظاهرات ها و گردهمایی ها نبود. انسان با وجدان می داند چه باید مصرف کند و چه مصرف نکند و دولت با وجدان( بله! دولت با وجدان) می داند چه طور مصرف کند و مصرف نکند یا در هر موضوع دیگر به همین نحو.

حال در کشور ما به عنوان کشوری با حکومتی دین مدار و مردمی دین دار، آیا این زشت نیست که بخواهیم از این روش ها  برای وجدان داری مردم استفاده کنیم؟ آیا این توهین به فرائض دینی ما نیست که بخواهیم از روش هایی که بی دین ها، به کار می برند استفاده کنیم؟ ما با وجود عوامل بازدارنده ای درونی و بیرونی، که حقیقتا از وحی الهی سرچشمه گرفته اند، دیگر چه نیازی به سازوکارهای ناقص ، عقب افتاده و انسان ساز غربی داریم. باید خودمان را بیابیم و به داشته هایمان ایمان بیاوریم و روی آن ها حساب کنیم. بحث منشور اخلاقی انتخابات هم همین است:
کسانی که با احادیث حضرت علی (علیه السلام) در مورد رعایت تقوا و انصاف هدایت نمی شوند و تخلف می کنند چگونه با حرف انسان عادی سر به راه می شوند؟ کسانی که قال الصادق(ع) آن ها را متنبّه نمی کند و همچنان به تخریب دیگران می پردازند و به رقیبشان تهمت می زنند و صحن جامعه را آلوده می کنند، چه طور قال الناس را می پذیرند و به آن عمل می کنند؟ افرادی که آیات قرآن،‏ آن ها را از  دروغ و تظاهر و ریاکاری منصرف نمی کند،‏چه قانون و تبصره و ماده واحده ای می تواند آن ها را درست کار کند؟ قطعا کسانی که با احادیث و روایات درست نشوند، با هیچ چیز دیگر هدایت بشو نیستند.

باید از دستورالعمل ها و سازوکارهای غربی دست بشوییم و بدانیم آن ها هیچ به کارمان نمی آیند. خودمان همه چیز داریم و این از برکت ائمه و ولایت (علیهم السلام) است. ان شاالله تاریکی غربی ها را روشنایی و روشنایی تعالیم شیعه را تاریکی نبینیم که اگر این طور باشد،‏عیب از چشمانمان است!!! پس چشم ها را باید شست،‏جور دیگر باید دید!
پاورقی: آقای جوادی آملی خطبه های این هفته شهر مقدس قم رو خوندن و از این دو خطبه فقط به این جمله اشاره می کنم:
ما اگر خود را نشناسیم و ندانیم که جناح سم است، ممکن نیست منشور اخلاقی انتخابات، مشکل ما را رفع کند.
خوشحال می شیم نظرتون رو بدونیم ...  یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

چهار سال، کم نیست!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/11/9 1:18 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام! ایام انتخابات مجلس نزدیک است. پس از ثبت نام بی سابقه ،‏تعجب برانگیز و مشکوک بیش از هفت هزار نامزد نمایندگی مجلس بر همگان واضح و مبرهن بود که همزمان با رشد بی سابقه ثبت نام نامزدها، رد صلاحیت ها نیز افزایش خواهد یافت ولی برخی از این نکته ساده چشم پوشی کردند تا به منافع حزبی و گروهی خود برسند؛ غافل از این که مردم بسیار باهوش تر و فهمیده تر هستند که به این فرافکنی ها و هیاهوها توجهی کنند.
باید به این افراد گفت که بر فرض که تائید صلاحیت شدید و بر فرض هم ( هر چند خیلی بعیده!) رای مردم را کسب کردید، می خواهید چه کنید؟!
هنوز خاطره ها و اذهان عمومی از روزه های سیاسی و تحصن های شما پاک نشده است. فراموش نکرده ایم که برای خوش خدمتی به اربابان غربی تان، کنترل مهمترین مرز هوایی سرزمین اسلامی را به صهیونیست ها سپردید،‏ مردم را از استفاده از انرژی هسته ای به بهانه داشتن نفت محروم می کردید( یاد توجیهات رضاخان در مخالفت با ملی شدن صنعت نفت به خیر!)
طرف صحبت اصلی ما با برخی بزرگان است (
البته مردم در انتخابات قبلی ریاست جمهوری نظرشان را به آن ها فهماندند ولی مثل این که آن ها نمی خواهند بپذیرند!).
این بزرگان که شروع به رایزنی و برگزاری جلساتی نموده اند ، سنگ برخی را به سینه می زنند که برای مردم معلوم الحال هستند و امتحان خود را پس داده اند. این رد صلاحیت شده ها ارزش آبروی این بزرگان ( حالا هر چقدر که تهش مونده!) را ندارند.

تحصن در مجلس ششم، آیا تحمل این کارها را برای چهار سال آینده دارید؟!!!


از این بزرگان تقاضا می کنیم بهتر است به حفظ انقلابی که برای زحمت کشیده اند(طبق ادعای خودشان) تلاش کنند نه برای حفظ آبروی احزابی که مورد توجه خاص پرزیدنت بوش هستند (البته پرزیدنت این علاقه را در نطق هایش مخفی نمی کند و این طرفی ها هم با سکوت خود از این شرایط استقبال می کنند.)

سوال اینجاست که آیا این بزرگان به سازوکارهای نظام اعتقاد دارند یا خیر( که حتما اعتقاد دارند چون یا خودشان در شکل گیری آن دست داشته اند یا این که دوره ای بر کرسی های آن پست ها تکیه زده اند)

حال که اعتقاد دارند و از طرفی هم می دانند قانون، قانون است و قانون باید اجرا شود،‏چه رایزنی و تلاشی مدّ نظر است؟! آیا می خواهند کاری فراتر از قانون انجام دهند یا بی قانونی کنند یا دیگران را به این کار مجبور کنند یا ... (که از این حالات به خدا پناه می بریم)

حال فرض کنید برخی با این فعالیت ها و تلاش ها تائید صلاحیت شوند و مورد اقبال مردم قرار نگیرند و رای نیاورند،‏ آن وقت این بزرگان، همین اندک آبروی خود را نیز از دست خواهند داد.

نکته آخر این که چهار سال زمان کمی نیست! شاید با برخی چشم پوشی های مقطعی برخی به مجلس راه یابند ولی آیا می دانید با این چشم پوشی ، چشم پوشی هایمان باید تا چهار سال ادامه یابد و البته هیچ راه دیگری نخواهیم داشت. بهتر است دوراندیش باشیم و هیاهوهای حزبی ترتیب اثری ندهند. ان شاالله

در این مطلب برای این که احترام خود را به آقایان رفسنجانی، کروبی و خاتمی نشان دهیم، ‏از این افراد با اسم ((بزرگان)) نام بردم ولی این ربطی به قبول داشتن عقایدشان ندارد
خوشحال می شیم نظرتون رو بدونیم ...  یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

قبله در خون

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/11/7 1:36 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

" مردم سفیه بیخرد خواهند گفت چه موجب آن شد که مسلمین از قبله ای که بر آن بودند ( بیت المقدس ) روی به کعبه آوردند بگو ای پیغمبر مشرق و مغرب خدای راست و هر که را خواهد او به راه راست هدایت کند ."
)بقره / 142)

سلام. امروز 19 ماه محرم الحرام سالروز تغییر قبله مسلمین از بیت المقدس به مکه مکرمه است( عکس زیر ، بیت المقدس است و اون مسجد با گنبد زرد رنگ، مسجد الصخره است)

 بیت المقدس

در میان مردمان جاهل جزیره العرب، که بت پرستی را از پدرانشان به یادگار داشتند، تنها تعداد کمی به دین های الهی مانند یهودیت اعتقاد داشتند. در این جامعه، اعلام نبوت پیامبر(ص) با آزار و اذیت ثروتمندان و بیشتر افراد جامعه روبرو شد. ولی برخی از افراد ی که به دینی الهی معتقد بودند در برابر این اعلام، حساسیت کمتری نشان دادند. چون می پنداشتند اهمیت زیادی ندارد و البته قبله این دین جدید هم با قبله و مکان مقدس آنان یکی بود.

با گذشت زمان و قدرتمند شدن مسلمانان و انتشار عقاید و نظرات حضرت محمد( صلی الله علیه و آله و سلم)، همگان به این نکته پی بردند که پیامبر (ص) خود را از نسل ابراهیم (ع) می داند و کعبه نیز به دست حضرت ابراهیم و پسرش بازسازی شده است و از طرفی دیگر ، یهودیان نیز به آزار و اذیت پیامبر می پرداختند و با استناد به نمازگزاردن مسلمانان به سمت بیت المقدس، استقلال نظری و عقیده ای ایشان را زیر سوال می بردند. این سوال پیش آمده بوده که چرا مسلمانان به سمت کعبه نماز نمی خوانند ؟!

البته پیامبر (ص) مثل همیشه منتظر دستورالعملی از جانب خدا بود تا این مسئله مهم و اساسی مسلمین را به سرانجام برساند. نهایتا با نزول آیه 144 از سوره بقره در هنگام نماز بر پیامبر و تغییر قبله ، این مسئله نیز به پایان رسید.

البته اگر بخواهیم دقیق به موقعیت جغرافیایی کعبه و بیت المقدس توجه کنیم، رسول الله ( ص ) هنگامیکه در مکه به سوی بیت المقدس نماز می خواند خانه کعبه را بین خود و بیت المقدس قرار می داد ولی این عمل در مدینه میسر نبود زیرا اگر کسی در مدینه مواجه مکه باشد، ناچار باید بیت المقدس را پشت سر قرار دهد و بالعکس، اما در مکه می تواند در طرف جنوب خانه کعبه، هم به سوی کعبه باشد و هم به سوی بیت المقدس.

همانند مسئله تغییر قبله را در موارد دیگر مثل مسئله شراب داشتیم که با تغییرات ظرفیت مردم و شرایط، احکام کامل و لازم الاجرا بر پیامبر نازل شد.  اگر دوستان سوالی در این مورد دارن، خوشحال می شم در نظرات بگن تا جوابی براشون بنویسم.
یاعلیالتماسدعا

 در این ایام وقتی می بینیم کودکان فلسطینی این گونه به خاک و خون کشیده می شوند و صهیونیست ها جان مسلمانان را این چنین آسان می گیرند، اشک می ریزیم و زیر لب زمزمه می کنیم:
این  قاصِمُ شوکه المعتدین ( کجاست شکننده شوکت تعدی کنندگان)
یا اباصالح المهدی بیا! قبله گاه نخستین در خون غوطه ور است!




کلمات کلیدی :

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >