سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ شما نزد خداوند، خوش خوترین های شما هستند ؛ آنان که فروتنی می کنند و با دیگران الفت می گیرند و دیگران با آنان، الفت می گیرند [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

درس نمایندگی مجلس(1)

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/12/3 1:51 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام! ایام انتخابات است و مهمترین موضوع برای مردم، ‏یافتن فردی شایسته برای وکالت در مجلس است. و از طرفی دیگر به قطع و یقین،‏ یکی از اسطوره ها و قهرمان های تاریخ معاصر ایران در خدمت به مردم،‏ شهید مدرس است. ایشان که از دوره سوم تا ششم مجلس ملی نماینده مجلس بود، واقعاً الگویی کامل و عالی برای مردم و نمایندگان را به نمایش گذاشته اند.

در ادامه برخی رفتارهای شهید مدرس  در دوران نمایندگی رو با هم می خوانیم و نتیجه گیری از آن( که بسیار ساده است) رو به عهده خودتون می ذاریم:

اول باید بگم که خود شهید مدرس نقل می کنند:" در نجف مرجعیت شیعیان به من پیشنهاد شد ، اما خودم فکر می کردم لازم است به خاطر مسلمانان به هند بروم و به کار تشکیل حوزه و مجامع اسلامی بپردازم. مدتی درنگ کردم، به این نتیجه رسیدم که ملت ایران هزینه سنگینی را متحمل شده و مرا برای خدمتگزاری به این مرتبه رسانده است. حال به من نیاز دارد و من آن ها را رها نمی کنم."( پس شهید مدرس از سر بیکاری به مجلس نرفت،‏ بلکه بالاترین مقام آن زمان برای یک روحانی یعنی مرجعیت نجف به او پیشنهاد شد ولی خدمت به مردم ایران را ترجیح داد.)

شهید مدرس از وابستگی به هر فرد و گروهی شدیداً دوری می جست. روزی ایشان در مجلس گفتند: "من از آقای مستوفی هیچ درخواست شخصی ندارم. من با ده نخست وزیر و چهل ‏پنجاه وزیر بوده ام، اگر یکی از آن ها مدّعی شد که مدرس از من درخواستی داشته است،‏آن شخص خیلی مرد است. من حتی یک برگه برگه درخواست در کابینه ندارم و هیچ تقاضایی از کسی نکرده ام."

شهید مدرس در یکی دیگر از سخنرانی های خود در مجلس تنها افتخار و لقب خود را نوکر مردم می داند و با سخنانی صریح اعلام می کند: "تمام مقامات مثل شاه، رئیس الوزرا و اعضای پارلمان نوکر خلقند. یکی اسمش شاه است، یعنی نوکر مردم. یکی اسمش رئیس الوزرا است، یعنی خدمتگزار مردم و باید تمام این ها نوکری کنند."

در پایان دلیل این صراحت و شجاعت را از خود شهید مدرس نقل می کنیم: "اگر من آزادانه اظهار عقیده می کنم و هر حرف حقی را بی پروا می گویم برای آن است که چیزی ندارم و از کسی هم نمی خواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع خود را کم کنید آزاد می شوید. باید جان انسان از هر گونه قید و بندی آزاد باشد تا مراتب انسانیت و آزادگی خویش را حفظ نمایید."

ما رو هم از نتیجه گیری خودتون مطلع کنید. یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :