ارسالکننده : نمازگزار در : 90/10/6 11:58 صبح
بال پرواز گشایید که پرها باقی است
بعد از این باز سفر، باز سفرها باقی است
پشت بتها نشود راست پس از ابراهیم
بت شکن رفت ولی باز تبرها باقی است
گفت فرزانهای، امروز شما عاشوراست
جبهه باقی است، شمشیر و سپرها باقی است
جنگ پایان پدرهای سفر کرده نبود
شور آن واقعه در جان پسرها باقی است
نیست خالی دل ارباب یقین از غصه
فتنهها میرود و خون جگرها باقی است
قصه آن بود که دشمن دهنش آب افتاد
کشتی وحدت ما سخت به گرداب افتاد
قصه آن بود که یک طائفه که فتنه ازوست
دوست را دشمن خود خواند، وَدشمن را دوست
آری آن طائفه خود را ز خدا منفک کرد
روی بر سامری آورد به موسی شک کرد
آری آن صدرنشینان بنیصدر شده
خویش را قدر ندانسته و بیقدر شده
گرچه یاران علی بودند سازش کردند
با معاویه نشستند و خوش وبش کردند
شادمان بود و بسی معرکهداری میکرد
دشمن این حادثه را روز شماری میکرد
آه از آن فرقه با اجنبی خود نشناس
گونه گون ظاهراً اما سر و ته یک کرباس
این جماعت چه شباهت به خمینی دارند؟!
چقدر در دل خود شور حسینی دارند؟!
مگر این نغمه ز نای شهدا جاری نیست؟
مگر این زمزمه در خون خدا جاری نیست؟
که سکوت من و تو وقت خطر جایز نیست
کوفه کوفه است ولی ترک سفر جایز نیست
آنکه آموخت به موسی جگران نیل شدن
بر سر ابرههها جیش ابابیل شدن
بین محراب دعا چون زکریا بودن
در دل طشت زر حادثه یحیا بودن
این چنین بود که ایران همه عاشورا شد
با سر انگشت دعا، مشتِ خیانت وا شد
و حسین بن علی باز به امداد آمد
و چنین بود خدای تو به مرصاد آمد
عبرت آموز ز تاریخ که خائن کم نیست
این هم از عبرت ایوان مدائن کم نیست
و خدا هست و هر آن چیز که از وی باقی است
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقی است
کلمات کلیدی :
انتخابات،
حماسه،
حماسه نهم دی،
نهم دی،
شعر،
فتنه،
شعر نهم دی
ارسالکننده : نمازگزار در : 90/8/15 5:0 عصر
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
عید قربان من است
خواهرم زینت پرستار یتیمان من است
عید قربان من است
کلمات کلیدی :
اباعبدالله،
امام حسین،
کربلا،
عید قربان،
حضرت زینب
ارسالکننده : نمازگزار در : 89/9/2 10:23 عصر
صلی الله علیک یا ابالفضل العباس
هر چند مسلم را از پشت سر هل دادند
هر چند مسلم از بالای دارالعماره پرتاب شد
اما
مسلم دو دست داشت
تاسوعا نزدیک است
پانوشت:
چند وقتی است روضه تصویری را هم تجربه می کنیم. ولی خودمانیم! میرباقری هم مداح خوبی است!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 89/6/27 3:56 عصر
چند ثانیه ای بود که زانتیا از چادرمان رفته بود و کلی آب معدنی و پتو و کت و شلوار و کنسرو برایمان گذاشته بود که یک پیرزن نزدیک شد
دستش و پاکت سفیدی که در دستش بود می لرزید؛ به میز چوبی مان رسید
یا علی گفت، محکم ایستاد و دستش را بالا آورد ؛ دستش نمی لرزید
پاکت سفید را روی میز چوبی چادرمان گذاشت
زیر لب ذکر می گفت و رفت
بچه ها مشغول هدایای زانتیا بودند
پاکت سفید را باز کردم
مقداری نان خشک و کمی کشمش و اندکی روغن
این بار دستان من می لرزید
شاید شام دیشبش را نخورده بود یا ناهار امروز ظهرش را
شاید هم از عید فطر تا امروز اندک اندک هدیه اش را جمع کرده بود
زانتیا رفته بود و پیرزن هم
زانتیا سفید بود و پاکت نان خشک هم
پانوشت:
آقا در خطبه عید فطر فرمودند که هر کس هر چقدر می تواند کمک کند
کلمات کلیدی :
امام خامنه ای،
ولایت پذیری،
کمک به مردم پاکستان،
سیل پاکستان
ارسالکننده : نمازگزار در : 89/2/30 9:9 صبح
سلام
این همایش پارسی بلاگ باید جالب باشه! ما هم اومدنی شدیم
پس به امید دیدار در بعدازظهر!
کلمات کلیدی :
همایش،
پارسی بلاگ
ارسالکننده : نمازگزار در : 88/9/15 6:4 عصر
آیا تا به حال شمرده ای
روزهای از غدیر تا فاطمیه را؟!
کلمات کلیدی :
غدیر،
فاطمیه،
عید
ارسالکننده : نمازگزار در : 88/5/22 10:11 عصر
سلام! بزرگترین مراسمی که هر سال در نمازخانه بوستان بهاره برگزار می کنیم، جشن نیمه شعبان است که البته امسال با کمبودهایی نسبت به سال های پیش برگزار شد.
هر سال در این جشن، جوایز زیادی به برگزیدگان مسابقه های فرهنگی و ورزشی تقدیم می کردیم و یا به معدل های بالا، جایزه می دادیم و از این برنامه ها. ولی هر چی باشه برگزاری این مراسم با همه این کمبودها سختی های زیادی داشت.
چندتا عکس از بچه هایی که زحمت کشیدن و کارهایی که انجام دادن رو با هم می بینیم:
اول از همه؛ شام! برنجش رو خودمون توی خونه یکی از همسایه های نمازخونه پختیم. خورشتش رو خریدیم ؛ قیمه.
امسال هم مثل هرسال بعضی بچه ها خیلی زحمت کشیدن. از چند روز قبل به تکاپو افتاده بودن تا مراسم هر چه بهتر و باشکوه تر برگزار باشه. مسئول مادام العمر امور مالی نمازخانه(!) امیر فرزادپور(سمت چپ) و مهندس آهنگران(خب یه نفر دیگه موند؛ سمت راست!) توی این عکس برای آبکش کردن برنج آماده می شن. اون آبگردون رو هم الکی دست گرفتن! امیدوارم آقا ازشون قبول کرده باشه.
البته باید عکسی هم از علیرضا نایینی می ذاشتم که ... بی ریاتر از این عکس هاست!
و اما حاج محسن! ... طلبه همه کاره محل! از برق کشی تا یادواره شهدا. از نصب بنر تا نصب کولر!!! با آن همه جمعیت و بدون کولر، تحمل نمازخانه غیرممکن می شد. دستش درد نکنه( اون نوجوان هم محمد حسینه )
تزئینات امسال نمازخانه (برخلاف پارسال!) خیلی قشنگ بود. کار علیرضا بود. خیلی زیبا شده بود نمازخانه مان و تان و شان!
سخنران جلسه حاج آقای جوان بودند که از همراهان قدیمی نمازخانه هستند. نمازخانه از برکت وجود روحانیون زیادی بهره می برد مثل حجج اسلام حیدری فر، الهی منش، احقاق، صدیقی، عابدینی، سالارکیا، واثقی، رسایی (درست خواندید،رسایی)، بهروز لک و ... ولی بیشتر از همه جای خالی حاج آقای حیدری فر حس می شد.
البته دوستان زیادی بودند که زحمت کشیدن و کمک کردن. اینکه عکسی ازشون نذاشتم به خاطر تواضع اون ها نبود، به خاطر تنبلی من بود که عکس نگرفتم! والا اون ها رو چه به این حرف ها!!! دوستانی مثل براداران عابدینی، برادران الهی منش، قاسمیان، آراسته، رضا و از همه فعال تر، سعید. اجرشون و مون و تون با آقا
یاعلیالتماسدعا
کلمات کلیدی :
نیمه شعبان،
نمازخانه
ارسالکننده : موذّن در : 87/8/10 12:27 عصر
بسم ربّ الغفّار
امروز اول ماه ذی القعده،روز میلاد حضرت معصومه(سلام الله علیها) می باشد. نمی دانم چه مقدار با اهمیت و فضیلت ماه ذی القعده آشنا هستید. آیا تا به حال آیه " و واعدنا موسی ثلثین لیله و أتممناها بعشر فتمّ میقات ربّه اربعین لیله " را شنیده اید؟ آیا تا کنون در مورد سه عدد ذکر شده در این آیه "ثلاثین"، "عشر"، "أربعین"، به معنای سی روز، ده روز و چهل روز فکر کرده اید؟
بله، همانطور که می دانید این آیه در مورد حضرت موسی (ع) نازل شده و به جریان رفتن موسی به کوه برای درخواست معجزه ای از خداوند اشاره دارد. شروع عبادات موسی در آن کوه، از روز اول ماه ذی القعده بوده است، که بسیاری از مقامات او نیز در این مدت حاصل شده است. خداوند ابتدا به موسی سی روز وعده داده بود تا با عباداتش حاجتش برآورده شود، ولی بعد از این مدت، ندا آمد که ده روز دیگر باید بمانی، که منظور همان ده روز اول ماه ذی الحجه است که مجموع مدت عبادت موسی (ع) چهل روز شد.
علما و بزرگانی که اهل سیرو سلوک می باشند بارها در بیانات و کتابهایشان بهترین زمان برای شروع کسانی که می خواهند در راه حق قدم بردارند و از گذشته هایشان توبه کنند، را اول ماه ذی القعده می دانند، تا با نیت خالص و پشیمانی از گناهان گذشته در این ایام مشغول خود سازی و تهذیب نفس شوند.
یکی از بهترین ذکرهایی که بزرگان به آن اشاره کرده اند و برای آن آثار زیادی ذکر کرده اند، بسیار صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد(ص) می باشد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 87/4/14 2:57 عصر
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ! الآن تولد یک سالگی وبلاگ بوستان نماز است.
یک سال است که در این وبلاگ مطلب زدیم و منتظر نظرات شما ماندیم و تجریه کسب کردیم و بعضی چیزها رو یاد گرفتیم و ... خلاصه یک سال گذشت.
امیدوارم در این یه سال قدمی در راه هدفم برداشته باشم.
برخی از مطالبی که توی این یه سال نوشتیم و برام خیلی خاطره انگیزه( به غیر از این مطالبی که الآن روی صفحه اول هست) ، این هاست:
1. شهرداری تا ریاست جمهوری
2. چهار سال کم نیست!
3. با کاروان حسین(علیه السلام)
4. ابومسلم ؛ خوبه یا بد؟!
5. بی ملیّتیِ استقلال تهران در سال اتّحاد ملّی!!!
6. اقتصاد ما عین سیاست ماست!
7. احمدی نژاد؛اعلام نظر بدون واسطه
8. مقام رهبری از نگاه علامه حسن زاده آملی
9. خونه بی غیرت ها: چارخونه!
10. ولایت از زبان کریمه اهل بیت(س)
حالا نه این که بقیه مطلب ها خوب نبودن! نه! این ها برخی بهترهاشه!
از این که در این یک سال با بازدید و نظرهاتون ما رو راهنمایی کردین و به ما انرژی دادید، خیلی ممنونیم.
و در پایان مثل همیشه : یاعلیالتماسدعا
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 87/2/19 7:52 عصر
انّا لله و انّا الیه الراجعون
سلام علیکم!
در حالی که مشغول تدارک مراسم جشن میلاد حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بودیم، با خبر شدیم یکی از عزیزترین دوستانمان، در هیئت و نمازخانه بوستان بهاره، به مصیبت بزرگی دچار شده اند.
دوست عزیزمان جناب رضا جوان، مبتلا به امتحان بزرگ الهی شده اند و مادر خود را از دست داده اند. امیدواریم خداوند به روح ایشان رحمت و مغفرت و به دوست عزیزمان، صبر جزیل عطا فرماید.
این مطلب را یکی از بازدیدکنندگان سایت که گویا از همسایگان نیز هستند برای عزض تسلیت خدمت خانواده جوان ارسال فرموده اند:
وما باز به تماشای پرواز پرنده ای می نشینیم که ازاین دنیای مادی پرمی گیرد، اومی رود و ما می مانیم درحسرت یک نگاهش، یک صدایش و ... امّا بدان اوهمین جاست، کنارتو، فقط باید چشم سَر را ببندی وچشم سِر را باز کنی، او را می بینی که کنارت ایستاده، نگاهت می کند، لبخند می زند و چون همیشه مراقبت توست. بدان اومی رود امّا، خوبی هایش، مهربانی هایش، نگاه پرمهرش وگرمی دست نوازش گرش باقی می ماند، درقلب تو، دریاد تو ... پس رضا جان! بدان هرگاه که او را از یاد بردی او دیگر نیست، پس ازیاد مبر دست پرمهرش راتا اوهمیشه باقی باشد. ( از طرف ...)
رضا جان! ما را در غم خود شریک بدان
کلمات کلیدی :