ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/22 4:44 عصر
سلام حالتون که ایشالله خوبه!
با اجازه شما اگه توفیق باشه قراره که فردا صبح برای یه زیارت دو هفته ای به سرزمین حجاز رهسپار شوم(!). سرزمینی که راهی بی پایان برای رشد بشر جلوی چشمان این موجود پیچیده گشود.
خلاصه حلالمون کنید اگه بدی دیدید ، دیگه ببخشید.
به احتمال بسیار قوی وبلاگ تا دو هفته دیگه به روز نشه هر چند سعی می کنم یه نفر رو متقاعد کنم این کار رو بر عهده بگیره!
خب دیگه
یاعلی التماس دعا
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/21 2:47 عصر
سلام
مطلب زیر رو بخونید و لذّت ببرید!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/21 12:30 صبح
سلام یکی از دوستان توی نظرات این شعر بسیار زیبا رو نوشته بود حیفم اومد شما هم اون رو نبینید . بخوانید و لذّت ببرید(به شاعرش هم کار نداشته باشید من هم نمیشناسمش!)
گفتمش دل می خری ؟
پرسید چند؟
گفتمش دل مال تو، تنهابخند.
خنده کردو دل ز دستانم ربود،
چون به خود باز آمدم
او رفته بود.
دل ز دستش روی خاک افتاده بود،
جای پایش روی دل جا مانده بود...
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/20 1:39 صبح
سلام! 26 رجب سالروز وفات ابوطالب بزرگترین حامی پیامبر در سال های غربت و تنهایی است.یک کمی فرارسیدن این مناسبت رو دیر متوجه شدم و به همین خاطر نشد که این مطلب رو به موقع بذارم ولی خب عیب نداره! هر وقت ماهی رو از اب بگیری تازه اس!!!
از نسب و والدین ابوطالب نمی خواهم چیزی بنویسم چون هم طول می کشه و هم این چیزایی که می خوام بگم (شاید) مهم تر از فتوکپی شناسنامه حضرت ابوطالب باشه! فقط یادآوری کنم که ابوطالب منصب رفادت و سقایت (مهمانداری و آبرسانی حاجیان) را از پدر به ارث برده بود، ولی به دلیل تنگدستی، این منصب را در عوض بدهیای که به عباس ین عبدالمطلب داشت، به او واگذار کرد.
محمد صلی الله علیه و آله و سلم که به توصیه ابوطالب با حضرت خدیجه (سلام الله علیها) ازدواج کرده و از توانایی مالی برخوردار بود، در سال قحطی، برای کاستن از بار عموی خود، یکی از پسران او، علی علیه السلام، را در خانه خود پذیرفت و به تربیتش همت گماشت.
بر اساس وصیت عبدالمطلب، کفالت محمد صلی الله علیه و آله وسلم بعد از فوت او بر عهده ابوطالب داشت و پس از فوت عبدالمطلب، محمد در هشت سالگی به خانه ابوطالب رفتند.
ابوطالب مردی سخاوتمند، تنگدست، اما بلند طبع بود. وی مردی سخنور و شاعر بود.ابوطالب بارها با اشعار خود از رسول خدا(ص) دفاع و حمایت کرد. از آن جمله، این شعر را در ماجرای پیمان قریشیان سرود:
والله لن یصلوا الیک بجمعهم ***حتی اوسد فی التراب دفینا
به خدا سوگند، قریش هرگز به تو دست نخواهد یافت، مگر آن روز که من به خاک سپرده شوم
فاصدع بامرک ما علیک غضاخته *** و ابشر بزاک و مر منک عیونا
مأموریت خود را آشکار کن که هیچ کوتاهی در تو نیست. به آنچه چشم ها از آن روشنی یافته بشارت ده
ودعوتنی و علمت انک ناصحی *** و لقد دعوت (صدقت) و کنت ثم امینا
تو مرا خواندی و من دانستم که خیرخواه منی و راست گفتی، در دعوتت رعایت امانت را کردی
ولقد علمت بان دین محمد*** من خیر ادیان البریه دینا
من دانستم که دین محمد برترین ادیان است
محمد صلی الله علیه و آله وسلم اندکی پس از ارتحال ابوطالب، وارد خانه او شد. ابوطالب را در پارچهای پیچیده بودند. رسول خدا (ص) با عمویش اینگونه سخن گفت:« ای عمو، مرا که یتیم بودم سرپرستی کردی، در کوچکی پرورشم دادی و در بزرگی یاریم کردی. خداوند از جانب من به تو پاداش خیر دهد.» آن گاه به علی علیه السّلام فرمان داد که پدرش را غسل دهد. (*)
امام صادق(ع) نیز به تمجید حضرت ابوطالب پرداخته اند و از زبان پدران خود این شخصیت بزرگ را تکریم فرموده اند:
روزی امیر المومنین علی (علیه السّلام)در میان مردم نشسته بود که مردی برخاست و به او چنین گفت:« ای امیرالمؤمنین، چگونه است که تو با این مقام و منزلتی که خدا به تو داده است، پدرت در دوزخ است و عذاب میکشد؟»(استغفرالله!)
امام به او فرمود:« ساکت باش، خداوند دهانت را بشکند! سوگند به خدایی که محمّد(ص) را به پیامبری برانگیخت، اگر پدرم برای تمام گناهکاران روی زمین شفاعت کند، خداوند میپذیرد.پدر من در دوزخ باشد در حالیکه پسرش تقسیم کنندهی بهشت و جهنّم است؟! سوگند به خدایی که محمّد(ص) را به حق به پیامبری برانگیخت، در روز قیامت، نور پدر من، همهی نورها را خاموش می کند، جز پنج نور: نور محمد صلی الله علیه و آله، من، حسن(ع) و حسین(ع)، و 9 فرزند حسین(ع). نور پدرم از نور ماست، از همان نوری که خداوند پیش از دو هزار سال از خلقت آدم آن نور را آفرید.»(**)
حضرت امام جعفر صادق(ع) در حدیث دیگری می فرمایند:« داستان ایمان ابوطالب مانند ماجرای ایمان اصحاب کهف بود که ایمان خویش را مخفی داشتند، ولی شکر خداوند را آشکار ساختند؛ خداوند نیز به آنان دو بار پاداش عنایت کرد.» (***)
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پاورقی
*. بحارالانوار، ج35، ص 68 و حدیث 1 ------ امالی صدوق
**. بحارالانوار، ج 35، ص 69 و حدیث 3 ------ احتجاج
***. بحارالانوار، ج 35، ص 72 و حدیث 7 ------ امالی صدوق
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/16 1:18 عصر

آن روز که در غار حرا ندا بر پیامبر(ص)آمد که بخوان ؛ رسالت نبوی با پیام خروج انسان از ظلمات و حرکت به سوی نور اغاز شد .
بعثت پیامبر اکرم (ص)سرآغاز راهی شد تا انسان از شرک ؛ بی عدالتی ؛ تبعیض ؛ جهل و فساد بیرون آمده و به سوی توحید ؛ معنویت ؛ عدالت و کرامت حرکت کند.
مبعث نبوی با نهضت معنوی شروع شد و انقلابی در عالم بشری ایجاد کرد که هنوز دامنه آن ادامه دارد .این تحول روحی ؛ مردم مادی بت پرست را
به مبدا آفرینش راهنمایی کرد و از کردار زشت برحذر ساخت و به نیکویی دعوت نمود . پیامبر (ص) پیروان خود را به این منقبت ستود که شمابهترین امت من هستید و می توانید دنیای بشریت را با اجرای قانون متین قرآن به سعادت مطلوب برسانید .
رسول خدا (ص) در روز 27رجب در مکه مکرمه دعوت به خدا را آغاز کرد و سالها بعد در مدینه حکومت اسلامی را تشکیل داد . حضرت محمد(ص)دین مبین اسلام را به مردمی عرضه کرد که جملگی در آتش جهل می سوختند و دعوت او چنان دلنشین بود که به سرعت دیوارهای جهل و خرافات را فرو ریخت و مردم موج موج به
اسلام گرویدند .
رسول خدا در مدینه منشور حکومتی اسلام را پایه ریزی و همه مردم را در اداره حکومت شریک کرد .
حضرت محمد (ص) سالها به صورت پنهانی مردم مکه را به سوی خدا دعوت کرد و آن زمان ندا آمد که دعوت آشکار کن ؛ دشمنان چنان عرصه را بر او تنگ کردند که به دستور خدا هجرت آغاز کرد . پیامبر گرامی اسلام پس از 13سال توقف در مکه در اثر فشار و اذیت و آزار قریش از طرف خداوند مامورشد به مدینه هجرت کند ؛
هجرت پیامبر و مسلمانان به مدینه ؛ فصل تازه ای در زندگی پیغمبر اکرم (ص)و اسلام گشود ؛ همچون کسی که از محیط آلوده و خفقان آور به هوای آزاد و سالم پناه برد .هجرت پیامبر (ص)و مسلمانان از مکه به مدینه برای پی ریزی زندگی اجتماعی اسلام ؛ نخستین گام بلند در پیروزی و گسترش اسلام و جهانی شدن آن بود.
*******************************************************
بی ربط :
سلام به مناسبت ایام عید پر برکت مبعث ، مسابقات دوچرخه سواری در پیست بوستان بهاره با نام " توربعثت" برگزار شد که با برگزاری چند دور مسابقه و رقابت تنگاتنگ بین شرکت کنندگان نفرات زیر به عنوان نفرات برتر معرفی می شوند :
1. محمد هادی الهی منش 2. عرفان قدرتی و 1. میثم امامی ( ایشان در رده سنی پایین تر بر سکوی اول ایستادند)
برای همه شرکت کنندگان آرزوی موفقیت و سلامتی داریم. اعضای محل منتظر مسابقات بعدی باشند
یاعلی التماس دعا
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/14 4:39 عصر
سلام . در زیر مطلبی رو در مورد حجاب و علّت حجاب (حتما)می خونیم (!). این مطالب از کتاب مسئله حجاب شهید مطهری اقتباس شده است . پیشنهاد می کنم حتما اون کتاب رو بخونید . جالب است که استاد مطهری در این کتاب بسیار کم اتفاق افتاده است که از نظر ائمه استفاده کند و در اکثر موارداز حرف های خود شخصیت های غربی، لزوم حجاب رو اثبات کرده و در انتها نظر اسلام در مورد فلسفه حجاب رو گفته است. فعلا مطلب زیر رو بخونید:
حیا و عفاف تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. وقتی زن مقام و موقعیت خود را در برابر مرد یافت و فهمید که مرد مظهر عشق و دنبال کننده عشق است و زن مظهر معشوقیّت و مطلوبیّت است ، برای تصاحب مرد به زیور آلات و خود آرایی روی آورد . دور نگه داشتن خود از دسترس مرد چاره دیگری بود که برای تصاحب مرد به کار برد.
مولوی عارف نازک اندیش خودمان به زیبایی این مطلب را در شعری مطلب می کند و بعد مثالی می آورد که :
مرد مانند آب است و زن همچون آتش است . اگر بین آب و آتش فاصله ای نباشد آب به سادگی آتش را خاموش خواهد کرد ولی اگر چیزی مثل "دیگ"فاصله ای بین آب و آتش ایجاد کند آن وقت است که آتش تاثیر خود را به خوبی خواهد گذاشت و آب را به جوشش می اندازد.
آب غالب شد بر آتش از لهیب ز آتش او جوشد چو باشد در "حجیب"
چونکه دیگی حائل آمد آن دو را نیست کرد آن را ، کردش هوا
مرد ، بر خلاف آنچه در ابتدا تصور می شود، در عمق روح خود از ابتذال زن و از تسلیم و رایگانی او متنفر است . مرد همیشه عزت و بی اعتنایی زن در مورد خود را ستوده است(*). نظامی گنجوی یکی دیگر از شاعران توانا و صاحب دل ایران به زیبایی این مطلب را به شعر ترجمه کرده است :
چه خوش نازی است ناز خوبرویان ز دیده رانده را از دیده جویان
در پایان مطلبی بسیار جالب و عجیب را از یکی از مجلات زنانه غربی متذکر می شوم :
زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و روبندی که به کار می بردند خود به خود جذّاب می نمودند و همین مساله، جاذبه نیرومندی بدان ها می داد. امّا به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان دادند حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود از میان رفت و همراه آن جاذبه جنسی او هم کاسته شد.
امروز یکی از خلاهایی که در جهان غرب به وجود آمده است خلا عشق و شور و احساسات است . به گفته خود دانشمندان غربی، اوّلین قربانی آزادی و بی بندوباری ، عشق است.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
پاورقی:
* - همه حرفهای شهید مطهری درسته ولی این جمله اش رو بدجوری قبول دارم. خدایی اش راست می گه!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/12 5:4 عصر
قسمتی از پیام امام خمینی(رحمه الله علیه) به مناسبت فاجعه دردناک مکّه
برای ملت بزرگ و قهرمانی همچون مردم عزیز کشورمان که تجربه چندین ساله انقلاب را دیده اند و نقاب از چهره ها و نیرنگ های ایادی آمریکا چون شاه و صدام را در حمله به عزاداران حسینی و آتش زدن قرآن ها و مساجد برداشته اند، این حوادث ، غیر مترقبه و شگفت آور نیست که دوباره دست کثیف آمریکا و اسرائیل از آستین ریاکاران و سردمداران کشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین به درآید .
جمهوری اسلامی ایران الحمدلله در میان زائران خانه حق از ملیت ها و نژادها و کشورها و حتی در خود عربستان طرفداران بسیار زیاد و دوستان صادق و وفاداری پیدا نموده است که برای گواه و شهادت حقانیت ما و معرفی ابعاد قتل عام خونبار مسلمانان به دست خادم الحرمین و انتقال حقایق تلخ روز حادثه به مردم جهان ما را یاری دهند. و چه بهتر که بلافاصله و در حالی که اجساد عزیزان ما بر زمین افتاده اند، صدام و حسین اردنی و حسن مراکشی به حمایت از جنایت آل سعود اعلام همبستگی نمایند، گویی عربستان سنگر بزرگی را فتح کرده است و در کشتن صدها زن و مرد بیدفاع مسلمان و به رگبار مسلسل بستن آنان و عبور از روی اجساد مطهر آنان به پیروزی نظامی بزرگی نایل آمده است که به یکدیگر تبریک می گویند و حال آن که جهان در این ماتم نشسته و دل پیامبر خاتم شکسته است.

اگر می خواستیم پرده از چهره کریه دست نشاندگان آمریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقی بین محمدرضا خان و صدام آمریکایی و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلام زدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر آمریکا هستند و مامور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملت ها، باز به این زیبایی میسر نمی گردید، و همچنین اگر می خواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمی آید، به دین سعود، این وهابی های پست بی خبر از خدا به سان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند، به این اندازه که کارگزاران ناشی و بی اراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بیرحمی عمل کرده اند، موفق نمی شدیم و حقا که این وارثان ابی سفیان و ابی لهب و این رهروان راه یزید روی آنان و اسلاف خویش را سفید کرده اند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته روح الله الموسوی الخمینی
صحیفه نور جلد 20 صفحه 134 ، تاریخ: 12/5/66
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/12 4:54 عصر

در 9 مرداد سال 1366 برابر با 6 ذی الحجه سال 1407 قمری ، همان طور که معمول همه ساله بود ، حاجیان ایرانی در ایام حج تمتّع دست به راهپیمایی برائت از مشرکان زدند. این راهیپیمایی را حاجیانی از ایران و دیگر کشورهای مسلمان با ملّیت های مختلف اداره و اجرا می کردند. در حالی که بیش از 150 هزار حاجی در خیابان های مکّه به جلو می رفتند و شعارهای برائت از آمریکا و اسرائیل را سر می دادند ، نظامیان و پلیس سعودی به رویشان آتش گشودند.
این حمله بی رحمانه که در حرم امن الهی صورت می گرفت، منجر به کشته شدن 400 حاجی از حاجیان ایرانی، فلسطینی، لبنانی، پاکستانی ، عراقی و دیگر کشورها شد. همچنین بیش از 5000 نفر زخمی شده و بسیاری نیز دستگیر شدند. بیشتر کشته شدگان ، پیرمردها و زنانی بودند که نتوانسته بودند به موقع از قتلگاه فرار کنند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/9 5:34 عصر
در ایام ارتحال آقای مشکینی هستیم. وقتی خبر فوت ایشون رو شنیدم واقعا متاثر شدم چون ایشون علاوه بر این که یک روحانی برجسته بود و درس خارج ایشون یکی از بهترین درس های خارج حوزه علمیه قم بود ، از بازوان اصلی خمینی کبیر(ره) در معماری انقلاب بود.
برای این که این مطلب رو بهتر متوجه بشید لازمه بگم که ایشون پیش از انقلاب ، مبارزات جدی و مهمی را انجام می دادند. پس از مدت زمانی که از مبارزات انقلابی شان می گذشت ، به دلیل این که ساواک در تعقیب ایشون بود، مجبور می شوند چهار ماه در تهارن متواری شوند و بعد از آن هم به عراق می روند و در نجف اقامت می گزینند. این اقامت 7 ماه بیشتر دوام نمی آورد و به دلیل ضعف مجاز ایشون و هم چنین پیگیری مبارزات انقلابی به ایران بازمی گردند.هر چند این مدت نسبتا کم بود ولی یکی از افراد جدی در درس خارج حضرت امام خمینی(ره) آیةالله العظمی بروجردی(ره) و آیةالله العظمی محقق داماد(ره)به حساب می آمدند.ایشون در اولین روز بازگشت به قم از طرف ساواک اخطار جدی می گیرند که فقط 48 ساعت فرصت دارد تا قم را ترک کند. ایشون پس از این اخطار به مشهد می رود و تدریس و تعلیم را پی می گیرند و پس از 15 ماه به قم بازمی گردند و این بار به همراه 27 تن دیگر از علما تبعید می شوند و به زادگاه خود بازمی گردد .اما پس از سه ماه ساواک باز او را دستگیر می کند و به ماهان کرمان و گلپایگان تبعید می شود. پس از دوسال ایشون به کاشمر تبعید می شوند.ایشون در طول دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنمیداشت؛ به همین دلیل بود که ساواک او را به مکان دیگری منتقل میکرد.
ایشون پس از انقلاب هم، در هر سه دوره مجلس خبرگان رهبری ، ریاست این مجلس بسیار مهم رو بر عهده داشته اند . در مجلس خبرگان تدوین قاون اساسی حضوری داشتند که الحق و الانصاف حضوری موثر و قابل توجه بود . از مناصب بعدی و بسیار مهم ایشون باید به ریاست ایشون در شورای بازنگری قانون اساسی اشاره کرد.
ایشون طبق دستوری که از طرف امام خمینی(ره) دریافت کرده بودند، مسئول گزینش قضات و اعزم این قشر مهم و حیاتی به اقصی نقاط مملکت بودند.
همانطوری که مشاهده کردید لقب " بازوی امام" واقعا شایسته ایشان است . شخصیتی که موسسه الهادی یکی از برکات عمر پربرکتش بود . ایشون تالیفاتی زیادی هم در زمینه علوم اسلامی داشته اند که آخرین مورد آن (که در دست چاپ است) تفسیر قرآن با نام " تفسیر روان برای نسل جوان" است.
در پایان از خدا برای آن شخصیت بزرگ طلب مغفرت و علو درجات می نماییم.
یاعلی التماس دعا
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نمازگزار در : 86/5/3 12:11 صبح
سلام مطلب زیر را بخوانید!
کلمات کلیدی :