کسی که حکمتی را نشر داد، با آن یاد می شود . [امام علی علیه السلام]

شیعیان!غیرتی شوید

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/5/1 12:30 عصر

این الطالب بدم المقتول بکربلا

صدور فتاوایی از سوی جمعی از مفتی‌های وهابی عربستان‌سعودی و کویت مبنی بر وجوب انهدام حرم امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع) و حضرت زینب(ع)، خشم مسلمانان جهان را برانگیخته است.

به نقل از گزارش خبرگزاری فارس، دانشجویان وهابی با تشکیل کمیته‌های داوطلبانه در حال راه‌اندازی پایگاه‌های اینترنتی، دوره‌های تابستانه و جذب نیرو از کشورهای حاشیه خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی هستند تا بدین‌وسیله حرم امام حسین(ع) و حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) را مانند حرم عسکریین(ع) به‌عنوان اهداف آینده "موحدان مجاهد" ویران کنند(نعوذ بالله.(

در طرفی دیگر، صدها تن از شیعیان عراقی مقیم لندن، دیروز در تجمعی در برابر سفارت عربستان سعودی در لندن، با سر دادن شعارهای "لا اله الا الله، وهابی عدوالله"، بن لادن و بن جبرین، قاتل با پوشش دین" و "اسلام از شما علمای کفیری و لشگریان شیطان رجیم بیزار است" خشم خود را از صدور فتاوای مفتی‌های وهابی علیه مراقد ائمه اطهار(ع) اعلام کردند.

این افراد تأکید کردند" شنبه هفته آینده، با حضور هزاران تن از مسلمانان، تظاهراتی عظیم‌تر و گسترده‌تر در مقابل سفارت عربستان سعودی در لندن، واشنگتن، اسلو، آمستردام و دیگر پایتخت‌های جهان برگزار خواهد شد تا بدین‌وسیله ضمن محکومیت صدور چنین فتاوایی، از حکومت عربستان و شخص "ملک عبدالله بن عبدالعزیز" خواسته شود تا مخالفت آشکار خود را با این فتاوا اعلام کرده و صادرکنندگان آن را به بازپس‌گیری فتاوای خود و بازگرداندن مقلدان تروریست خود از عراق مجبور کند

البته با شدت گرفتن این بی شرمی ها از سوی مفتی های بی دین وهابی ، دولت عراق تدابیر امنیتی بیشتری را برای حفاظت از این اماکن مقدسه  اندیشیه است.

حکیم، مشاورسیاسی رئیس مجلس اعلای عراق  در خصوص تدابیر دولت عراق برای تأمین امنیت کربلا و نجف گفت:‌ دولت عراق تدابیر ویژه‌ای برای حفاظت از حرم مقدس ائمه انجام داده است. نیروهای امنیتی و پلیس شهرهای کربلا، نجف و کاظمین به سلاح‌های مدرن تجهیز شده‌اند، نیروها افزایش پیدا کرده و مردم از این امکان مقدس نیز پشتیبانی می‌کنند تا آسیبی به کاظمین، کربلا و نجف وارد نشود.

در سالی که به نام انسجام اسلامی نام گذاری شده است زشتی این حرکت ها دو چندان می شود. شاید بهترین کاری که می توان انجام داد این باشد که با عقاید انحرافی این بی دین ها آشنا شد و بسیار خوب و مستند جواب شبهات آن ها را فراگرفت.

 پس شیعیان ! غیرتی شوید! باز هم کمر همت برای نابودی دشمنان خود ببندید . ولی این بار اسلحه در دست نگیرید بلکه کتاب دست بگیرید و با غیرت و همْت، بخوانید و بفهمید که ، چرا عقیده تان برتر است؟ چرا عبور قرن ها نتوانسته اند غبار کهنگی بر آرمان ها و باورهایتان بنشانند؟ چرا هنوز هم که هنوز است پشت کاخ نشین های جهان از اسم شما به لرزه می افتد چرا ...؟؟؟

بخوانید، بفهمید و جواب این یاوه گویان وهابی را بدهید و با خود زمزمه کنید:

این مبید العتاه و المرده

کجاست آن که متکبران عالم را هلاک ونابود کند

 

روحی فداک یا اباعبدالله الحسین(علیه السّلام)




کلمات کلیدی :

احکام اعتکاف

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/4/30 3:58 عصر

آداب، احکام و شرایط اعتکاف

در این پست نگاهی گذرا به شرایط، احکام،  و آداب اعتکاف افکنده ایم.
اعتکاف از عبادات مستحب به شمار می رود. البته، ممکن است هر عبادت مستحبی، تحت عناوین دیگری، واجب گردد. اعتکاف نیز با داخل شدن تحت یکی از این عناوین از استحباب خارج شده رنگ وجوب به خود می گیرد. اگر کسی نذر کند یا با خدای خود عهد و پیمان ببندد که سه روز در مسجد جامع معتکف شوم تحت عنوان وفای به نذر و عهد، اعتکاف بر او واجب می گردد.

نیابت در اعتکاف

اعتکاف را می توان به سه صورت به جای آورد. 1) برای خود ؛ 2) به نیابت از مردگان 3) به نیابت از زندگان
اگر اعتکاف را به نیابت از کسی که، از دنیا رفته به جای آورد، در این صورت اعتکاف را تنها به نیابت از یک نفر می توان انجام داد ولی اگر مقصود اهدای ثواب باشد می توان ثواب اعتکاف را به چند نفر، زنده یا مرده، هدیه کرد.

در مورد نیابت از شخص زنده، در میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری از فقها در درستی چنین اعتکافی، تردید کرده اند. در این صورت، هرگاه نایب، اعتکاف را به قصد رجا، یعنی امید به مطلوب بودن عمل نزد خدا، نه به عنوان عبادتی حتمی انجام دهد، مانعی ندارد.



شرایط اعتکاف

شرایط اعتکاف عبارت اند از: 1- ایمان: اعتکاف از غیر مسلمان، پذیرفته نمی شود و باطل است. 2- عقل: اعتکاف انسان مجنون باطل است. البته آنان که دارای جنون ادواری هستند. یعنی بعضی از اوقات در حال جنون و دیگر اوقات سالم هستند، اگر در حال سلامت معتکف شوند، اعتکاف آنها صحیح است. اصولاً هر عاملی مانند بی هوشی و مستی و ... که موجب از کار افتادگی عقل شود، اعتکاف را باطل می کند. 3- نیت و قصد قربت: در یک تقسیم بندی، واجبات و مستحبات به دو قسم تعبدی و توصلی تقسیم می شوند. مراد از تعبدی، عملی است که قصد قربت در آن معتبر است مانند نماز و روزه؛اما در اعمال توصلی این طور نیست. اعتکاف مانند نماز و روزه از اعمال تعبدی است و چنانچه بدون قصد قربت و با انگیزه های غیر الهی انجام شود، باطل می گردد.

کسی که قصد اعتکاف دارد باید قبل از طلوع فجر نیت کند. سؤال اینجاست: آیا ماندن در مسجد و روزه گرفتن به قصد اعتکاف کافی است؟ یا آن که معتکف باید قصد کند عبادتی دیگر مانند قرائت قرآن و دعا را نیز انجام دهد؟ بیشتر فقها می گویند برای تحقق اعتکاف، قصد ماندن در مسجد به عنوان اعتکاف، به تنهایی کافی است. در مقابل، برخی از فقها، قصد عبادتی دیگر را شرط می دانند.
4- روزه: از شرایط اعتکاف، روزه گرفتن در ایام اعتکاف است. لذا تحقق اعتکاف از مسافری که روزه برای او جایز نیست غیر ممکن است و نیز اعتکاف زنان شرایط خاص دارد و همچنین اعتکاف در روز عید قربان و عید فطر که روزه در آن دو روز حرام است، باطل است.

5- مدت اعتکاف: اعتکاف نباید کمتر از سه روز باشد. اگر کسی کمتر از سه روز را برای اعتکاف نیت کند باطل است. اما اعتکاف بیش از سه روز مانعی ندارد و محدود به حد معینی نیست، اگرچه بعد از هر دو روز، سومین روز آن واجب است. بنابراین اگر پنج روز اعتکاف کند، روز ششم واجب است و اگر هشت روز اعتکاف کند، روز نهم بنا بر احتیاط، واجب است.

 6- حضور در مسجد جامع: اعتکاف باید در مسجد جامع شهر باشد و اعتکاف در سایر مساجد، مثل مسجد قبیله یا مسجد بازار کافی نیست. اگر مسجد جامع در شهری متعدد باشد؛ می تواند یکی از آنها را انتخاب نماید. در صورت امکان احوط آن است که یکی از مساجد چهار گانه یعنی مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه و مسجد بصره را برای اعتکاف برگزینند.

 7- اجازه ولی: از آنجا که اعتکاف به خودی خود واجب نیست و انجام آن مستلزم خروج از منزل و صرف وقت نسبتاً زیادی است و ممکن است موجب پایمال شدن حق کسی شود، لذا یکی از شرایطی که برای آن ذکر می کنند؛ اجازه ولی است. اگر کسی نسبت به فرد معتکف ولایت دارد یا حقی از او با انجام اعتکاف ضایع می شود، اجازه او در صحت اعتکاف شرط است و اگر بی اجازه او معتکف شود، زحمت بیهوده کشیده و وقت خود را تلف کرده است. به عنوان مثل اگر فرزندی بخواهد معتکف شود و این کار او، موجب آزار و اذیت پدر و مادر می شود یا به هر علتی به او اجازه اعتکاف ندهند، اعتکافش صحیح نیست. همچنین اگر زنی بخواهد معتکف شود و این کارش با حق شوهر منافات داشته باشد یا بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود اعتکاف او اشکال دارد

8- پیوستگی توقف: در اعتکاف باید وقوف در مساجد، به طور مداوم و پیوسته باشد. اگر شخص معتکف از روی عمد و با اراده، در غیر موارد مجاز، از مسجد خارج گردد، اعتکاف او باطل می شود چه عالم به حکم باشد و چه جاهل؛ ولی اگر در صورت فراموشی یا علی رغم میل باطنی و به اجبار مسجد را ترک نماید، اعتکاف او صحیح است. پس خروج از مسجد برای قضای حاجت یا انجام غسلهای واجب، به اعتکاف ضرری نمی رساند. امام صادق (ع) می فرماید: "لا یخرُجُ المُعتَکفُ مِنَ المَسجِدِ الاّ فِی حاجَةٍ؛ فرد معتکف از مسجد خارج نمی شود مگر برای حاجتی ضروری". از آنجا که در ضرورتها تنها باید به قدر دفع ضرورت اکتفا نمود لذا معتکف نمی تواند بیشتر از مقدار لازم در خارج از مسجد مکث کند.
بنا بر مفاد بعضی از روایات، می توان برای رفع حوائج مسلمین یا برطرف کردن نیازهای نظام اسلامی، از مسجد در حال اعتکاف خارج و بعد از رفع حاجت به مسجد بازگشت. کما اینکه
در سالی که ایام اعتکاف ماه رجب مصادف با 22 بهمن شده بود، فقهای بزرگ اسلام، مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی و مرحوم آیت الله العظمی اراکی، جهت شرکت در راهپیمایی 22 بهمن به جواز خروج از مسجد فتوا دادند.

احکام مسجد

رعایت احکام مسجد بر معتکف لازم است. از جمله احکام مسجد، حرمت نجس کردن زمین، دیوار و سقف، بام و داخل مسجد و وجوب تطهیر نجاست از مسجد است.

از دیگر احکام مسجد، حرمت تخریب مسجد و وسایل مربوط به مسجد همچنین حرمت خروج وسایل مسجد می باشد. ورود به مسجدالحرام و مسجدالنبی بر جنب و حائض و نفساء حرام است و نمی تواند به طور عبوری از یک درب داخل شود و از درب دیگر خارج گردد. عبور از مساجد دیگر اشکال ندارد به شرط آن که توقف نکند و چیزی در مسجد نگذارد.

آداب مسجد: از آنجا که معتکف، در طول مدت اعتکاف، پیوسته در مسجد حضور دارد باید به آداب حضور در مسجد توجه داشته باشد که عبارت اند از: 1- حفظ حرمت مسجد: کسی که برای اعتکاف و یا هر منظور دیگر در مسجد به سر می برد باید توجه به قداست و احترام مسجد داشته و رعایت آداب و احترام آن را بنماید. همچنین مراقب باشد کوچکترین خطایی از او سر نزند، چرا که "اِنّ المَساجِدَ لله" (جن:18) ارزشمندترین و محترمترین مکان در نزد هر مسلمانی مسجد است. امام صادق (ع) می فرماید: "از آن رو به احترام مساجد امر شده است که آنها خانه های خداوند در زمین هستند". بنابراین بر معتکف لازم است که از انجام هرگونه عملی که احتمال بی احترامی به مسجد در آن می رود خودداری نماید. 2- با وضو به مسجد وارد شدن: مستحب است با وضو به مسجد داخل شویم. امام صادق (ع) می فرماید: "به مسجد درآیید، چرا که آنها خانه های خدا در زمین اند. پس هرکس با وضو وارد مسجد شود خداوند گناهانش را پاک و نام او را در زمره زائران خداوند می نویسد". 3- آراستگی هنگام ورود به مسجد: در قرآن آمده: "یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُم عِندَ کُلّ مَسجِدٍ (اعراف:31)." فرد معتکف به خاطر طولانی شدن اقامتش در مسجد نباید آنجا را همانند خانه خود تصور کند و با لباسهایی نامناسب و وضعیتی آشفته در برابر دیگر معتکفان، حاضر شود. البته استعمال عطر برای او جایز نیست. 4- نظافت مسجد: در این زمینه روایات متعددی وارد شده است که بیانگر اهمیت پاکیزه کردن مساجد می باشد. حضرت امام کاظم (ع) می فرمایند: "همانا بهشت و حوریان مشتاق کسی هستند که مساجد را جاروب کرده و خاشاک را از آن می گیرند". بنابراین بر معتکفان لازم است در طول ایام اعتکاف در همه حال، مراعات نظافت و پاکیزگی مسجد را نمایند. 5- خودداری از هتک به مسجد: امام صادق (ع)می فرماید: "مَلعُونٌ مَلعُونٌ مَن لَم یوَقّر المَسجِد." اهمیت و احترام مسجد به حدی است که هتک حرمت آن از گناهان کبیره محسوب می شود. پس هر کاری که در نظر عوف و عموم مردم، بی احترامی به مسجد شمرده می شود باید ترک شود. 6- پرهیز از گفتگو درباره دنیا: البته سخن گفتن از دنیا، عنوانی کلی است که مصادیقی بسیار دارد. مثل سخن گفتن از کسب و کار و معامله و به طور کلی پرداختن به مادیات. 7- گذرگاه قرار ندادن مسجد: در روایتی از پیامبر وارد شده است که: "جفاکاری آن است از مسجد بگذرد و در آن نماز نگزارد".

 ادامه دارد.....                                      یاعلی التماس دعا

 




کلمات کلیدی :

تاریخچه اعتکاف

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/4/30 3:45 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

چه عبادت عجیبی ! هم خود عبادت است و هم عبادات دیگر را در خود دارد. نماز دارد، آن هم چه نمازی؛ در اول وقت، به جماعت، با حضور قلب، به دور از ریا، با تضرع و خشوع،روزه هم دارد و آن هم چه روزه ای، در بهترین ایام، در حالی که همه اعضای وجود انسان روزه دار است. زبان، چشم و قلب، همه در روزه اند. دعا نیز دارد، آن هم چه دعایی، در خلوت، با وضو، در حال روزه، در بهترین اوقات شبانه روز و در بهترین زمان سال.

توبه آن هم چه توبه ای، همچون توبه نصوح، با بهترین حالت و در بهترین روز خدا.پس چه خوب است برای تقرب بیشتر به درگاه خداوند، اعتکاف را تجربه کنیم.

کلمه اعتکاف از ریشه عکف است. اهل لغت برای این ریشه، معانی گوناگونی ذکر نموده اند. از جمله: رویکرد به چیزی با توجه و مواظبت، اقبال به چیزی بی آن که روی از آن برگردد، محبوس و متوقف کردن چیزی، و...

مجموع تعاریف بالا را می توان، در یک تعریف خلاصه کرد: "اعتکاف به معنی اقامت گزیدن در جایی است به طوری که فرد معتکف خود را محبوس و ملتزم به آن مکان بداند و این التزام ناشی از اهمیت و عظمت آن موضع باشد."

بنابراین ، آنچه باعث تفاوت میان اعتکاف و سایر اقامتها می شود این است که در اعتکاف، یک نحوه توجه و رویکردی وجود دارد که مانع اشتغال فرد به امور دیگر، غیر از آنچه که به او روی کرده می شود.
اما تعریف اصطلاحی اعتکاف: امام خمینی (ره) در تعریف اعتکاف می گویند: "وَ هُوَ اللَّبَثُ فِی المَسجِدِ بِقَصدِ التَعّبُدِ بِهِ وَ لا یعتَبَرُ فِیه ضَمُّ قَصدِ عِبادَةٍ اُخری خارِجَةً عَنهُ وَ اِن کانَ هُو الاَحوِط؛ اعتکاف، ماندن در مسجد به نیت عبادت است و قصد عبادت دیگر، در آن معتبر نیست. اگر چه احتیاط مستحب نیت عبادتی دیگر، در کنار اصل ماندن می باشد."

آنچه از قرآن به صراحت دریافت می شود اصل وجود عبادتی به نام اعتکاف است که در بسیاری از ادیان الهی، از جمله اسلام، وجود داشته است و اما چه کیفیتی و چه شرایطی، اطلاعی در دست نیست.
علامه مجلسی به نقل از مرحوم طبرسی می نویسد: سلیمان (ع) در مسجد بیت المقدس اعتکاف می کرد. آب و خوراک برای آن حضرت فراهم می شد و او در آن جا به عبادت می پرداخت.

حضرت موسی (ع) با آن که مسؤولیت سنگین رهبری و هدایت امت را به دوش داشت، برای مدت زمانی آنان را ترک و برای خلوت با محبوب خویش به خلوتگاه کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها کردی و با عجله به سوی من شتافتی؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوی تو آمدم تا از من راضی شوی (طه :83و84).

از بعضی آیات قرآن مجید (سوره مریم:16و 17) استفاده می شود که حضرت مریم (ع) آنگاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد از مردم بریده بود و در خلوت به سر می برد.

علامه طباطبائی می فرماید: گویا مقصود از دوری مریم از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به اعتکاف برای عبادت بوده است. پیامبر اسلام (ص) هر از چند گاهی به دور از غوفای مکه و سر و صدای مردم و هیاهوی بت پرستان، خود را به غار حراء می رسانید و به پرستش معبود حقیقی مشغول می شدپس از بعثت و بعد از هجرت، پیامبر فرصتی دوباره می یابد تا به اعتکاف روی آورد و خلوتی با خدای خود داشته باشد. این بار اعتکاف را در مسجد النبی پی می گیرد.

ادامه دارد....

ان شاالله ما هم توفیق اعتکاف داشته باشیم ما را هم دعا کنید

یاعلی تا بعد....




کلمات کلیدی :

لیله اللرغائب

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/4/27 1:15 صبح

 ماه رجب مبارک

حلول ماه رجب بر شما عاشقان مبارک باد. از اعمالی که دو شب بعد، می تونید انجام بدید(و ما رو هم دعا کنید!) اعمال لیله الرغائب هست که در ادامه توضیح دادم. این رو از من داشته باشید که واقعا حیفه! ماه رجب رو از دست ندید و برا ما هم دعا کند ،که ماهم بتونیم این ماه رو درک کنیم ان شاالله

اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائک بر زمین نزول می کنند. برای این شب عملی از رسول خدا صلی الله علیه و آله ذکر شده است که فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:

 

روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و درهر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر" سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر" رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم" " پروردگارا بیامرز و مهربانی فرما و بگذر از آن چه می دانی البته تنها تو بلند مرتبه بزرگی"گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.

 

پیامبراکرم صلوات الله علیه در فضیلت این نماز می فرماید: کسی که این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد می گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی. میّت می پرسد تو کیستی؟ به خدا سوگند که من صورتی زیباتر از تو ندیده ام و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیده ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده ام. آن زیباروی پاسخ می دهد: من ثواب آن نمازی هستم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده ام تا حق تو را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افکند.

از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله روایت شده که هر که در ماه رجب صد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ  " طلب آمرزش می کنم از خدایی که نیست معبودی جز او. یکتا و بی شریک است و به سوی او بازمی گردم"وختم کند آنرا به صدقه ختم فرماید حقّ تعالى براى او برحمت و مغفرت و کسیکه چهارصد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید

منبع : مفاتیح الجنان




کلمات کلیدی :

معجزه ای از امام باقر(علیه السّلام)

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/4/26 2:43 عصر

از جابر بن زیاد نقل کرده اند که :

چون همراه با امام محمّد باقر(علیه السّلام) به کربلا رسیدیم به من فرمود :  این زمین( کربلا )  برای ما و شیعیان ما بوستانی است از بوستان بهشت ؛ و برای دشمنان ما حفره ایست  از حفره های جهنّم.

آن گاه رو به من کرد و فرمود: ای جابر! عرض کردم : بلی یا مولای من! پس دست مبارکش را درمیان سنگ ها داخل کرد و سیبی را از میان سنگ ها بیرون آورد که هرگز به آن خوشبویی ندیده بودم و به هیچ وجه با میوه های دنیایی شباهت نداشت. پس دانستم از میوه های بهشت است . از آن خوردم و از برکت و فضیلت آن میوه بهشتی ،  تا چهار روز به غذا احتیاجی نداشتم  و حدثی از من اتفاق نیفتاد.

منبع: منتهی الآمال صفحه 798




کلمات کلیدی :

تولد مقام معظم رهبری(دامت ظلّه)

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/4/25 1:48 عصر

ابتدا میلاد با سعادت حضرت امام باقر(علیه السّلام) را تبریک عرض می کنم این مناسبت امسال با تولد مقام معظم رهبری متقارن شده است. در ادامه مطلبی کوتاه از بخشی از زندگی ایشان را می خوانیم.

رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنه اى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه‌اى، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند.

رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند:
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود
امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایى را در آن مدرسه گذراندند.

خیلی نمی خوام طولانی بنویسم فقط خلاصه بگم که ایشان در ایام سلطنت رژیم منحوس پهلوی شش بار بازداشت شدند. ایشان در اواخر سال 1356 برای سه سال به ایرانشهر تبعید شدند که با انقلاب سال پنجاه و هفت این تبعید به پایان رسید.

در ایام 14 خرداد امسال بسیاری از شخصیت های بزرگ کشوری و لشکری اعلام کردند که معرفی ابعاد مختلف و ساده زندگی مقام معظم رهبری متاسفانه مغفول مانده اند. ان شاالله در چند نوبت کمی در این مورد توضیح خواهیم داد( پس از انقلاب ، در ایام جنگ ،ریاست جمهوری ،رهبری )

منبع :www.leader.ir




کلمات کلیدی :

ناسزا ، بگم یا نه؟!!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/4/22 12:47 صبح

سلام شاید خیلی ها ندونن که ناسزا (همون فحش خودمون) چقدر بده! بعضی ها هم که البته دور از جون شما همین جور فحش می دهند.
 حالا هم شما که اصلا ناسزا نمی گویید و هم آنان که فحش می دهند(اگه حوصله داشته باشن!) مطلب زیر را بخوانید و ببینید واقعا منصفانه است که ناسزا بگوییم؟ منتظر نظرات شما می مانم!

 آورده اند که در جنگ صفین یاران امام علی(ع) شروع به دشنام به یاران معاویه کردند. امام علی(ع) که شنید، به یارانش فرمود: « إنی أکره لکم أن تکونوا سبابین؛ من دوست ندارم، شما از دشنام دهندگان باشید.»(بحار الأنوار - العلامة المجلسی ج 23   ص 561) و نیز آورده اند که در جنگ جمل فرمود: «  سئل علی علیه السلام عن أهل الجمل أمشرکون هم ؟

ال : من الشرک فروا . قالوا : فمنافقون هم ؟ قال : إن المنافقین لا یذکرون الله إلا قلیلا . قالوا : فما هم

؟ إخواننا بغوا علینا؛ آنان را مشرک یا منافق ننامید. آنان برادران ما هستند که بر ما جفا کردند.»(جواهر المطالب فی مناقب الإمام علی (ع) - ابن الدمشقی ج 2   ص 27 ).
من این سیره و سخن امام علی(ع) را به همه دوستان توصیه می کنم. ای دوستان! اگر حتی همدیگر را آن قدر بد می دانید که به یاران امام علی(ع) و دشمنان آن امام تشبیه می کنید، بیایید سیره و سخن ایشان را الگوی خود قرار دهید و به همدیگر بد و بیراه نگویید. نگویید:‏ تو ... ! بیایید به دور از عصبانیت اگر سخن حقی دارید، طبق موازین شرعی بیان کنید و بعد هم با سلام و صلوات و دعا تمام کنید. به گونه ای سخن نگویید که از یکدیگر کینه به دل بگیرید. ما همه برادر دینی هم هستیم. ما همه مسلمانیم و تمام همّ و غم ما اطاعت از خدا و اهل بیت(ع) است. به تعبیر قرآن،  لا تَنابَزُوا بِاْلأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ وَ مَنْ لَمْ

یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛  با نام های زشت همدیگر را نخوانید! چه بد است، افراد مؤمن همدیگر را به نام های زشت بخوانند.

هر که از این کار توبه نکند، ستمکار است(حجرات/11)
دوستان! راه شرعی و اسلامی همین است. درست است که به شما ناسزا می گویند و شما ممکن است زود از کوره به در روید؛ اما چاره ای جز خشم فرو خوردن و حلم ورزیدن نیست. اگر یک طرف رعایت ادب و احترام نکرد، دلیل نمی شود که طرف دیگر هم رعایت ادب و احترام نکند. خدای تعالی در سوره فصّلت می فرماید:  وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ

أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ ( 34) وَ ما یُلَقَّاها إِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ ما یُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظیمٍ (35) وَ إِمَّا

یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (36)؛

نیکی با بدی همسان نیست. با آن روشی که نیک تر است، بدی را دفع کن تا کسی که میان تو و او دشمنی است، چنان شود که گویا دوستی صمیمی است. این (حالت) به کسی داده نمی شود مگر آن که شکیبایی ورزد و دارای بهره بزرگ (از بردباری) باشد. هرگاه شیطان تو را برآشوبد، به خدا پناه ببر که او شنوای داناست. 




کلمات کلیدی :

سامرا باز هم تخریب شد

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/4/20 5:45 عصر

آجرک الله یا بقیه الله(عج الله تعالی فرجه الشریف)

هتک حرمت تربت پاک حضرت امام هادی و امام حسن عسکری (علیهما سلام) برای بار سوم را خدمت امام زمان (عج) مقام معظم رهبری و شما عزیزان تسلیت عرض می کنم

در این مرحله تنها مناره باقی مانده از حرم که به برج ساعت شناخته می شد تخریب شد و علاوه بر آن مسئول هماهنگی کمک های مردمی جهت بازسازی حرم سامرا با دهها گلوله به شهادت رسید.

دو عکس زیر عکس های هوایی از حرم سامرا هستند، قبل از انفجارها و بعد از انفجارها. خودتان مقایسه کنید و فکر کنید که :

این ائمه شیعیان چه کرده اند و چه گفته اند که استکبارجهانی حاضر به تحمل مقبره آن ها هم نیست ؟

 

 




کلمات کلیدی :

امر قرآن قابل مطلحت اندیشی نیست

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/4/19 3:32 صبح

با توجه به تقاضای دوستان، مطلبی در مورد مردها و نگاه ناپاک و ... گذاشتیم تا تعادل بین مرد و زن حفظ بشه ! : ((با دقت بخونید ))

قرآن همه راه ها  را مشخص کرده، حتی حاشیه ها را نشان داده، از بیراهه ها برحذر داشته، قرآن برای همه زندگی ما، برای همه شوون زندگی، دستوراتی روشن داده. اقتصاد ما، روابط مالی ما، مسائل مختلف اجتماعی ما، قرآن برای آسیب های بزرگی که اجتماعات بشری را تهدید می کند، راه حل نشان داده. فاصله طبقاتی، فقر، فساد، فحشاء. قرآن برای مسائل مبتلا به جوامع، خانواده ها و افراد، راه نشان داده، ارث، ازدواج، طلاق، قصاص، توبه، رابطه با خدا و ...
قرآن برای نحوه نگاه کردن مسلمانان مؤمن هم قواعدی دارد. آیا مردان و زنان مومن، می توانند چشمان خود را بر هر تصویری بگشایند؟
«حجت الاسلام سلامی»، به این پرسش اینگونه پاسخ می دهد: نگاه، دروازه دل است. وقتی چشم بر تصویری گشوده می شود، اگر آن تصویر دلخواه باشد، گرایش قلبی نسبت به آن افزایش می یابد. بر این اساس است که قرآن تاکید بر خودداری از نگاه حرام دارد. اگر بخواهم آدرس بدهم، به سوره نور ارجاع می دهم آنجا که می فرماید: «به مردان اهل ایمان بگو که چشمان خود را از نگاه وسوسه انگیز فرو گیرند و پاکدامنی خود را حفظ کنند و این برای آنان پاکیزه تر است.خدا از عملکرد ایشان باخبر است.»
به این امر الهی دقت کنید. موضوع نگاه کردن را مطرح می کند و بلافاصله بحث پاکدامنی را به میان می کشد. یعنی ارتباط مستقیمی بین نگاه حرام و زنا وجود دارد. حالا در جامعه امروز ببینید ما چقدر به این آیه خدا عمل می کنیم؟ جوانهای ما تا چه حد نگاه هایشان را از نامحرم فرو می گیرند تا دچار وسوسه نشوند. نباید شرایط بگونه ای باشد که مردم با نگاه کردن به مجلات، با نگاه کردن به برنامه های سینما و تلویزیون، دچار نگاه وسوسه گر که از نظر قرآن حرام است، بشوند. امر قرآنی تعارف بردار نیست، قابل مصلحت اندیشی نیست. اگر ایمان آورده ایم، باید عمل کنیم. حالا ممکن است عده ای از خانمها فکر کنند که این موضوع، فقط مختص آقایان است. این طور نیست. زنان هم دستور دارند که نگاهشان را از نامحرم حفظ کنند. این دستور، دستور قرآنی است. در همان سوره نور می فرماید:
«به زنان اهل ایمان بگو که چشمان خود را از نگاه وسوسه انگیز فرو گیرند و پاکدامنی خود را حفظ کنند و زیبایی های خود را به جز آن مقدار که پیداست- آشکار نکنند و ادامه روسری های خود را تا روی گریبان بیندازند و زینت های خود را آشکار نکنند مگر برای شوهر یا پدر یا پدران شوهر یا پسران یا پسران شوهر یا برادران یا پسران برادر یا پسران خواهر یا زنان هم کیش خود یا بندگان خود و یا خدمتگزاران خود که رغبتی به زن ندارند یا کودکی که از وضعیت جنسی زنان بی خبر است. زنان نباید چنان پای بر زمین بکوبند که زینت ها و زیبایی هایی که مخفی کرده اند، دانسته شود. ای اهل ایمان همگی بسوی خداوند بزرگ توبه کنید، امید آنکه رستگار شوید.»
و السّلام علی من اتبع الهدی

یاعلی *** التماس دعا




کلمات کلیدی :

از وبلاگ چه می خواهیم؟

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/4/18 3:10 عصر

 

سلام

می خوام اصل موضوع تاسیس وبلاگ رو توضیح بدم.
به نظر من یه مجموعه که می خواد اعلام موجودیت کنه باید ابزاری برای اطلاع رسانی و حرف زدن در حد خودش داشته باشه. یکی از این ابزارها همین وبلاگ می تونه باشه بعدی اش هم می تونه گاهنامه های نمازخونه باشه که ان شاالله با کمک شما می خواییم به هفته نامه تبدیلش کنیم.

حالا ببینیم تو این وبلاگ چی باید نوشت و حال و هوای کلی بلاگ باید چی باشه؟
به نظر من ، مخاطبان وبلاگ دو دسته هستند یکی اعضای محترم محل و دیگر کاربران اینترنت ((که ممکنه نمازخونه رو که ندیدن هیچ به قم هم اصلا نیومده باشن)). ولی نمازخونه یک الگوی موفق از کار فرهنگی در محله ای است که مسجد ندارد (از این محله ها که به شرایط ما نزدیک باشن قطعا در کشور زیاد هستن) پس وظیفه ما اینه که به روشنی و وضح الگوی نمازخونه بوستان بهاره رو معرفی کنیم تا اگه خواستن کاری انجام بدن

شاید بعضی ها بگن ((برو بابا دلت خوشه کی می آد از این جا الگوبرداری کنه؟)) نمونه اش رو اون موقعی که نمازخونه مسقف شد از اهالی همین شهر مقدس قم دیدیم. اعضای یه محله دیگه که بوستان داشتند و مسجد نداشتند ! اومدن از روند پیگیری سقف زدن از بعضی اعضای محل سوال کردن پس الگوبرداری دیگران دور از ذهن نیست و نکته دیگه اینکه این اطلاع رسانی وظیفه ما است البته در حد توانمان

دسته دیگری از کاربران اینترنت که مسجد هم دارن!!! می تونن از مطالب مفیدو سرگرمی وعقیدتی که در وبلاگ به نمایش در می آد استفاده کنن که اون هم جز کار های تربیتی نمازخونه به حساب می آد

اما می رسیم به اعضای محل : این افراد علاوه بر استفاده از مطالب عقیدتی و سرگرمی و .... وبلاگ می تونن از مراسم ها و برنامه ها و کارهایی که در آینده قراره در نمازخونه برگزار بشه مطلع بشن و نظر بدن و بعد از برگزاری مسابقات کتابخونی زودتر افراد برتر رو بشناسن و ...

خلاصه:

مخاطبان وبلاگ دو دسته اند : 1.اعضای محل کاربران اینترنت 2. اعضای محترم محل
برای کاربران اینترنت ((الگوی نمازخونه)) رو تشریح می کنیم علاوه بر این که سعی می کنیم مطالب عقیدتی و فرهنگی خوبی تو وبلاگ بذاریم
برای اعضای محل هم علاوه بر اطلاع رسانی و نظرخواهی در مورد برخی کارها ، می تونن از مطالب وبلاگ استفاده کنن

هر جا که گفتم به نظر من منظورم اینه که شما هم نظرتون رو بگید و مطمئن باشید موثر خواهد بود 

راستی این قدر به عکس من گیر ندید ورش می دورم!




کلمات کلیدی :

<   <<   16   17      >