سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای انس! بر شمار دوستان بیفزا، که آنان شفیع یکدیگرند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

شهرداری تا ریاست جمهوری!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/11/2 10:56 صبح

                                           بسم الله الرحمن الرحیم

سلام! در حالی که 15 روز از بارش برف در شهر قم می گذرد ولی هنوز این شهر حالت عادی به خود نگرفته است. در این میان بیشتر از هر چیز، فعالیت ضعیف شهرداری به چشم می خورد. خودم در شهر قم زندگی می کنم و دوست دارم گوشه ای از مشکلات مردم فهیم این شهر را منعکس کنم.

بعد از بارش برف اول، برخی مسئولان شهرداری توضیح دادند که در برابر این وضعیت آمادگی کافی نداشتند و خود را برای موج های بعدی سرما آماده می کنند و البته مردم فهمیده قم این توضیحات را پذیرفتند . اما مردم توقع نداشتند که شهردار قم در مصاحبه تلویزیونی به جای عذرخواهی از مردم به خاطر این مشکلات عدیده ( کاری که پس از حضور رئیس جمهور مرسوم شده است و کار شایسته ای است که باعث التیام خاطر مردم نیز می شود) خنده سر دهد و به نوعی اذهان عمومی شهروندان قمی را به سخره بگیرد و در برابر سوالات خبرنگار در مورد وضعیت مسیر های عبور و مرور شهر، خنده ای بیشتر جواب ندهد تا حرص مردم را بالا بیاورد .
البته تعجب مردم وقتی به اوج خود رسید که ایشان در همان ایام حساس به همراه رئیس شورای شهر و هیئت همراه(!) به چین سفر کردند. بنابراین از این شورای شهر همچین دور از انتظار نیست که از این عملکرد ضعیف قدردانی هم به عمل آورد( خلاصه چندتا از مسافران چین از شورای شهر بودند!) اینجا یه سوال از مسئولان شورای شهر دارم و البته می دانم نه آن ها می خوانند و نه جواب می دهند:

ایّها الشورا! اگر نزدیک انتخابات شورای شهر بود در این وضعیت سخت ، باز هم این گونه رفتار می کردید ؟! به سفر خارجی می رفتید و از عملکرد ضعیف تقدیر می کردید؟!!! الله اعلم

کوچه های قم همچنان یخی به ضخامت پنج سانتی متر را روی خود حس می کنند، برف ها کنار کوچه ها تپه شده اند و هر روز در هر کوچه چندین ماشین به علت نداشتن زنجیر چرخ لیز می خورند و از حرکت باز می ایستند این در حالی است که 15 روز از بارش برف می گذرد! البته گاهی لودر یا کامیون در سطح شهر رویت می شوند که حضوری کم رنگ و ضعیف دارند.

 

وضعیت معابر شهر قم روزها پس از بارش برف البته قبل از بازگشت شهردار از چین!

فکر می کردم این وضعیت با حضور ماموران زحمت کش شهرداری بهتر می شود ولی وقتی در چند منطقه مختلف این صحنه را دیدم گفتم ای کاش همین کار را هم انجام نمی دادند: یخ های کنار خیابان و داخل جوب ها را می کندند و داخل خیابان می ریختند! و البته معلوم نبود منظورشان از این کار چه بود ولی می دانم این کار بیشترین خطر را برای موتورسواران، که از قشر پایین جامعه هستند، دارد.

در این حال مردم قم با توجه به این ضرب المثل خود دست به کار شدند: "کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!" مردم در برخی محله ها پول جمع می کنند تا کارگری بگیرند و کارگر امور کوچه را سامان بخشد؛ در برخی دیگر کوچه ها اهالی خود بیل به دست گرفته اند و امروز هم استاندار قم ، که خود از اولین و مهمترین منتقدان فعالیت شهرداری بوده، از مردم خواست تا روز جمعه در حرکتی انقلابی برف کوچه ها را پاک سازی کنند ( یعنی ای مردم! حالا که شهردار شهرداری نمی کنه بیایید خودتون شهردار بشید!)

حالا نکته اش اینجاس: ببینید انگار دنیا برعکس شده! یکی شهردار شده ولی بیشتر از رئیس جمهور این مملکت تشریفات داره و خودش رو می گیره( البته ببخشیدها!) رئیس جمهور با قطع گاز در بخشی از کشور سرزده و سریع به آن منطقه سفر می کند در حالی که حال عمومی خوبی ندارد ولی شهردار این شهر، به شیوه پادشاهان قاجاری(!)، هنگام بحران به فرنگ سفر می کنند! حالا فکر کنید امثال این آقا رئیس جمهور می شدن یا بشن!!!

جلسه بحران گاز شمال کشور با حضور رئیس جمهور در ساری

یادآوری کنم که شهرداری به مردم اطمینان خاطر داده بود که به مقدار کافی نمک برای برف دوم ذخیره کرده است ولی برف دوم آمد و رفت ولی نمک ها ذخیره ماند! شاید هم اصلا نمکی در کار نبوده است یا شاید نمک ها را جوری ریختند که مردم متوجه نشن چون از ریا بدشون می یاد ! یا شاید نمک ها هم یخ زده بوده یا نمک ها کم بوده یا ... اصلاً ولش کن بهتره برم به برف های یخ زده جلوی در خونه مون برسم!!!

یاعلیالتماسدعا

**********************************

اصلا حوصله مطلب نوشتن رو نداشتم ولی دیگه با این شرایط عبور و مرور در شهر واقعا خسته شده بودم که گفتم با نوشتن این مطلب حداقل وظیفه خودم رو انجام داده باشم.




کلمات کلیدی :

این کلاغ است!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/10/24 8:36 عصر

به نام خدا

پدر در کنار پنجره ای نشسته بود و پسرش در کنارش کتاب می خواند. پسر برای امتحان دکترا آماده می شد و سخت محو درس شده بود. ناگهان کلاغی روبروی پنجره نشست. پدر با عصایش روی میز زد تا توجه پسر را جلب کند و بعد در حالی که به کلاغ اشاره می کرد، از پسر رسید: این چیست؟ پسر گفت: پدر جان! کلاغ است . و سرش را روی کتابش برگرداند. چند لحظه دیگر پدر بار دیگر از پسرش پرسید: پسرم این چیست؟ پسر با تعجب گفت: خب این کلاغ است!  پسر در ذهنش به امتحنش فکر می کرد و از بی توجهی پدرش به این موضوع ناراحت بود. پدر چند لحظه بعد بار دیگر از او همان سوال قبلی را پرسید. پسر عصبانی به نظر می رسید و با لحنی تند به پدر گفت: این کلاغ است! می خواست برخیزد و از اتاق بیرون رود پدر نگاهش را به کلاغ دوخت و این گونه گفت:25 سال پیش، 120 باز از من پرسیدی این چیست و من هر بار مشتاق تر از دفعه قبل، به تو جواب دادم این کلاغ است!

یاعلیالتماسدعا                                                                                 به نقل از :علی وارم




کلمات کلیدی :

اقتصاد ما عین سیاست ماست!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/10/14 4:41 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام! در این ایام سرد سال مهمترین مسئله ای که باعث توجه و آگاهی اذهان عمومی به مسائل گذشته در وزارت نفت شد، بحث واردات گاز از ترکمنستان است. من قصد دارم در این مطلب، این مورد و موردی دیگر را کنار هم بگذارم و نتیجه گیری را به شما واگذار نمایم.

  1)در سال 1376 قراردادی میان ایران و ترکمنستان منعقد می گردد که طی آن ، جمهوری اسلامی به واردکننده گاز از ترکمنستان تبدیل می شود. این قرارداد که برای واردات یک ماده اصلی و حیاتی در زندگی روزمره مردم است،‍ باید باعث نگرانی مسئولین و آگاهان می شد و به آن تنها به چشم قراردادی کوتاه مدت نگاه می کردند، اما با گذشت ده سال که وزارت نفت،‏ کاملا به این گاز وابسته شد،‏ ترکمنستان در حرکتی قابل پیش بینی،‏گاز صادراتی خود را قطع نمود تا در قبال آن امتیازاتی از ایران بگیرد و احتمالا قیمت گاز را چند برابر افزایش دهد و البته پذیرش این موضوع از جانب مسئولان ایرانی،‏دور از ذهن نبوده است،‏چون از طرف مردم خود برای تامین انرژی تحت فشار هستند و راه دیگری ندارند. (مثال این حرکت را پارسال پس از قطع گاز اروپا توسط روسیه دیدیم. روسیه پس از قطع گاز ، گاز خود را چند برابر به اروپا فروخت)

  2)در سال های حکومتداری دولت اصلاحات از سال 1376 تا 1384 نظریه اصلی وزارت نفت در مورد بنزین این بود که: تاسیس پالایشگاه در ایران برای ما صرفه اقتصادی ندارد و بهتر است برای کنترل مصرف بنزین، ماشین ها را تعمیر کنید یا الگوی تولید ماشین را تغییر دهید(!). این جواب که تنها یک فرافکنی از جانب مسئولان این وزارتخانه رمزآلود بود،‏ با تعجب کارشناسان مواجه شده بود. برخی سوالاتی که در برابر این منطق می توان مطرح کرد عبارتند از:

الف) چطور است که برای ما که تولید کتنده نفت هستیم، ‏تولید بنزین نمی ارزد ولی برای کشورهای خارجی این کار صرف دارد به طوری که از 13 کشوری که ما بنزین وارد می کردیم،‏ چند کشور اصلاً تولید نفت نداشتند و نفت خودمان را به بنزین تبدیل می کردند و به ما می فروختند؟!

ب) آیا نمی دانند جمهوری اسلامی هر روز تحت شدیدترین حملات سیاسی و اقتصادی جهانیان است و وقتی در تامین این ماده حیاتی(بنزین) نیازمند آن ها باشیم،‏ حتما آن ها از این اهرم برای دیکته نمودن خواسته های سیاسی شان بر ما استفاده خواهند کرد؟ ( نمود این قضیه در مصوبه کنگره آمریکا در ابتدای تابستان امسال برای تحریم واردات بنزین به ایران بود و خدا می داند اگر بنزین، سهمیه بندی نبود چه بر سر این ملت می آمد.)

ج) ما نفت خود را به صورت خام می فروشیم و این یعنی ازدست دادن میلیاردها دلار سرمایه به دلیل عدم ارزش افزایی نفت.

با عملیاتی که در پالایشگاه روی نفت انجام می شود، ارزش نفت به طور چشم گیری افزایش می یابد که با عدم انجام این کار،‏خدا می داند چقدر سرمایه از دستمان رفته است!

در پایان بهتر است یادآوری کنم آخرین پالایشگاه افتتاح شده در این کشور نفت خیز، در دوران اصلاحات، به سال 1378 بازمی گردد که شروع ساختش از دولت سازندگی بود.

اصل کلام:

اگر این مملکت بخواهد با نظریه های غربی و ماتریالیستی،‏اداره شود هیچ گاه به هیچ جا نخواهیم رسید. چون اصل و اساس این کشور با تمام کشور های دنیا فرق می کند. ما در این کشور ولی فقیه داریم، شهادت داریم، ایثار داریم و از همه مهمتر امام زمان(عج) داریم. باید در تمام عرصه ها از داشته های خود بیشترین استفاده را ببریم و هیچ راهی برای وابستگی خود به دیگر کشورها باز نگذاریم و باید تلاش کنیم تا آن ها به ما وابسته شود. ان شاالله

یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

مراسم ویژه عید سعید غدیرخم

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/10/7 1:32 صبح

قال رسول الله(ص): من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه

جشن عید سعید غدیر خم

روز عید سعید غدیر خم از ساعت 10:30 صیح

با مداحی مداحان اهل بیت(ع)

و قرائت خطبه غدیریه پس از نماز ظهر و عصر توسط حجت الاسلام و المسلمین حیدری فر

مکان: قم - میدان معلم -‏ بلوار سمیِّه(س) - کوچه رسول اکرم(ص) - کوچه هشتم - پلاک 42




کلمات کلیدی :

امامت یا وراثت؟!!!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/10/7 1:26 صبح

بِسمِ ربِّ العَلی

سلام! در عید الله اکبر عید سعید غدیرخم قرار داریم. بهتر است به این بهانه کمی دقیق تر به یکی از جنبه های امامت، نظری بیندازیم.

ترتیبی که در امامت حضرت علی(علیه السلام) و فرزندانش قرار دارد، ممکن است برای بعضی این گمان را برانگیزد که نظام امامت، وراثتی و خانوادگی است و معیار این است که فلانی، پسر فلانی و نوه فلانی است، بنابراین داشتن یک نسب این چنینی برای رهبری نظام و زمامداری کافی است.

در پاسخ باید گفت : اصل برگزیدن و برتری دادن الهی، در مورد بعضی اشخاص، خاندان ها و قبایل قابل انکار نیست و در قرآن مجید و احادیث نیز به آن تصریح شده است. مانند: انَّ اللهَ اصطَفی آدَمَ وَ نوحاً و آلَ ابرهیمَ و آلَ عمران علی العالَمین* ذُرّیّةً بَعضها مِن بَعض(‏‏آل عمران / 33 و 34) این گونه آیات که برگزیدگی بعضی از بندگان بر برخی دیگر از آن ها استفاده می شود، بیش از اینهاست. احادیث شریفه ای نیز که در این باب آمده اند و همچنین متون زیارات معتبره ،‏مثل زیارت جامعه کبیره، قابل تاویل و توجیه نیست.

در حقیقت بعضی تصور می کنند که نفی برخی مواهب الهی از اهل بیت(ع) مواضع آن بزرگواران در امور فردی،‏اجتماعی ،‏سیاسی و ... را محکم تر و ارزش کارها و خودداری آن ها از گناه را بیشتر می سازد،‏ و مناسب تر می دانند که این بزرگواران را با افراد عادی از جهت میزان درک و شعور برابر بدانند (!) و عنایات خدا را برآن ها که یک امر حقیقی است، ‏قبول ننمایند و در نهایت مدد غیبی و اعانت مستقیم الهی را که از انبیاء و نصرت دین آن ها به عمل آمده، و رشته آن تا امروز و تا روز قیامت امتداد یافته است، منکر شوند و یا به حساب نیاورند ولی این حقایق قابل انکار نیست  چون مسائل دینی قابل تفکیک از یکدیگر نمی باشند و آیات قرآن در کل محتوایی دارد که مورد قبول مسلمانان ( توجه کنید: مسلمانان) است. بنابراین مساله امامتِ ائمّه(ع) یکی پس از دیگری به اختیار الهی است و با وراثت عادی تفاوت دارد و هرگز در گزینش امام ، فرزند امام بودن معیار نیست و صرف اینکه اهل بیت متوالیاً به مقام امامت اختصاص یافته اند،‍‏ دلیلی بر این معیار نیست.

این گزینش الهی بر معیارهای اصیل واقعی و معنوی استوار است که اگر هم بر آن ارث و میراث اطلاق شود، ‏منظور نه ارث و میراث عادی است چون ارث ومیراث عادی به واسطه ارتباط جسمی تعلق می گیرد ولی وارث امام بودن،‏به علت ارتباط معنوی و روحی و علائق فکری با اوست.

به همین دلیل است که در برخی زیارت نامه ها ائمه را با نام  (یا وراثَ موسی کلیم الله) و یا ( یا وارثَ عیسی روح الله) می خوانیم در حالی که

ائمه (ع) هیچ ارتباطی در سلسله نسب با آن بزرگواران ندارند ولی ائمه وارث علم و دعوت و هدایت و امامت آن پیامبران هستند.

***********************************

جزئیات چگونگی برگزاری مراسم ویژه عید سعید غدیرخم را اینجا بخوانید و اگه تونستید، تشریف بیارید!

یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

ابومسلم خوبه یا ید؟!!!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/10/3 1:54 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

تیم ابومسلم، آیا ابومسلم را می شناسیم؟!!! او آدم خوبی بود؟ نظر امام صادق (علیه السلام) چه بود؟!

سلام!  اشتباه نیامده اید! به یک وبلاگ فوتبالی سر نزده اید، اینجا وبلاگ بوستان نماز است ! بعد از این که در مورد پیراهن تیم استقلال اظهار نظر کردم و مورد استقبال غیر منتظره شما قرار گرفت( از تعداد نظراتتون پیداس!!!) می خوام در مورد یکی دیگر از تیم های لیگ برتری صحبت کنم. این بار هم محوریت صحبتمان یک تیم فوتبال است ولی بحث اصلا فوتبالی نیست. مطلب از الآن شروع می شه. یک ... دو .... سه ... اکشن

وقتی بنی امیه در امور کشورداری متزلزل شدند و به ایرانیان نیز ظلم بسیاری روا می داشتند، ابومسلم خراسانی به همراه چند سردار ایرانی دیگر، دست به قیام زدند. ایشان ظلم بنی امیه را دلیل کار خود اعلام کردند، حمایت از اهل بیت السلام (علیهم السلام) را هدف خود اعلان می داشتند و از احساسات وطن پرستانه ایرانیان نیز استفاده می بردند.

ابومسلم پس از پیروزی هایی که به دست آورد و سپاهیان زیادی را شکست داد، نامه ای خدمت امام صادق(علیه السلام) فرستاد و از ایشان دعوت کرد تا به رهبری این قیام در آید و ابومسلم و یارانش را تائید کند. امام (علیه السلام) جوابی با این مضمون نوشتند: "ابومسلم شیعه ما نیست، او شیعه شخص دیگری است." برخی شیعیان ظاهر بین از این کار امام(علیه السلام) متعجب و ناخرسند شدند و این حرکت امام(علیه السلام) را از دست دادن فرصت می دانستند( استغفرالله) . اما گذشت تاریخ همه چیز را ثابت کرد.

وقتی با کوشش های ابومسلم، عباسی ها به حکومت رسیدند و پایه های حکومتشان مستحکم شد، خلیفه عباسی هدایای بسیاری برای ابومسلم فرستاد و او را به کاخش دعوت کرد. قصد درونی خلیفه از این دعوت، کشتن ابومسلم بود و به همین دلیل تعدادی شمشیرزن را در کاخش مخفی کرد تا با دستور او، به ابومسلم حمله کنند و او را بکشند.

وقتی ابومسلم وارد کاخ شد و از قصد منصور(خلیفه عباسی) مطلع شد، به او گقت: مرا نکش! من بهترین حامی تو در برابر دشمنانت هستم. منصور به او جواب داد: تو بزرگترین دشمن هستی. تو افراد بی گناه بسیار و مردم فراوانی را تا به حال کشته ای. ابومسلم گفت: من این کشتارها را برای حکومت تو انجام داده ام. منصور نیز گفت: چه ضمانتی دارد مرا نیز برای حکومت خودت نکشی؟ و آنگاه دستور داد تا شمشیرزنان او را بکشند.

تیمی در لیگ برتر ما به اسم ابومسلم وجود دارد و امروزه به نوعی از اسم ابومسلم یاد می شود که گویا او قهرمان بوده است!!! در صورتی که او قاتلی ایرانی بوده است و ما نباید فقط به خاطر ایرانی بودنش از او حمایت کنیم. حمایت ما از او مثل این می ماند که مغول ها از جنایات چنگیز حمایت کنند یا آلمانی ها از شخصیت هیتلر به بزرگی یاد کنند! مثلا می گویند ابومسلم دستور داشته است در منطقه خراسان هیچ عرب زبانی را باقی نگذارد!!!( یعنی ما باید از این قاتل حمایت کنیم!) و به همین دلیل بود که امام صادق(علیه السلام) از او حمایت نکرد.
آیا شایسته است ما نام کسی را که امام ما او را طرد کرد، با افتخار ببریم؟!

 در پایان برای اطلاع بگویم که یکی از مهمترین اشکالات فعلی که غیر شیعیان عرب در برابر شیعیان ایرانی می گیرند همین ابومسلم است. آنان می گویند شما به اهل بیت( علیهم السلام ) اعتقادی ندارید بلکه برای این که در برابر اعراب حرفی برای گفتن داشته باشید، ایشان را بهانه قرار داده اید (در صورتی که این حقیقت ندارد ) و آنان ابومسلم را مثال می زنند که امام ما به صراحت او را رد کرد ولی ما از او به نیکی یاد می کنیم. دوستان! بیایید کمی دور از تعصب ، درست بیاندیشیم آن گاه متوجه می شویم که:

جنایات ابومسلم و احادیث امام صادق(علیه السلام) هیچ جایی برای دفاع از شخصیت ابومسلم باقی نمی گذارد.

یاعلیالتماسدعا

پاورقی:

ابومسلم اهل شهر فریدن اصفهان است البته برخی گفته اند او متولد فاتق اصفهان است ولی مهم اینه که او خراسانی نیست!




کلمات کلیدی :

میلاد امام هادی(علیه السلام)

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/10/3 12:0 صبح

                                          به نام خدا

سلام میلاد حضرت امام هادی علیه السلام مبارک باد. شاید به ولادت این امام همام توجه زیادی نشه و برخی به سادگی از کنار اون بگذرن ولی من برای عرض ارادت به مقام والای دهمین خورشید ولایت حضرت امام علی النقی( علیه السلام) شعر زیر و دو داستان کوتاه از کرامات ایشون رو براتون می نویسم به این نیت که ان شاالله به زودی های زود، حرم ایشون در سامرا را زیارت کنیم. ان شاالله

شهی که معنی والشمس روی انور اوست          سواء سوره والیل موئی از سر اوست   
درازی شب یلدا و بوی مشک تتار                    علامتی است که در گیسوی معنبر اوست
غلام درگه آن شاه عرش مقدارم                       که جبرئیل امین چون غلام بر در اوست
دهم امام که او راست یازده معصوم                  تمام جدّ و پدر جز یکی که مادر اوست
ولی مطلق ، آن حجت و خلیفه حق                  که هفت کاخ مطبق رواق منظر اوست
ابوالحسن خلف متقی علیّ نقی                        که این لقب شرف تاج و زیب افسر اوست
فدای قدر و جلالش که تا خداست                     خدالباس عزّت و شوکت، قبای پیکر اوست
اگر قباد و اگر قیصر و اگر کسری                   غلام درگهش اَر نیست، خاک بر سراوست
برای ذاکر، غیر از درش پناهی نیست              که خاک درگه او آبروی محشر اوست
                                     
  عباس حسینی جوهری(ذاکر)

1.       امام هادی (علیه السلام) در محل زندگی خود توسط ماموری که متوکل گماشته بود، مورد نظر بودند. بعد از مدتی متوکل امام را خواسته بود و امام با آن مامور مخصوص به سمت دربار در حرکت بود. در راه آن مامور مخصوص، امام هادی (علیه السلام) را تهدید می کند که اگر از من و شکنجه هایم نزد متوکل گلایه کنی، بدتر از آن را هنگامی که برگردیم، بر سرت می آورم. امام نگاهی به روی مرد می اندازد و می  گوید: متوکل کیست که من گلایه نزد او ببرم؟! من شکایت خویش پیش خدای متوکل برده ام. مامور مخصوص منقلب می شود و به دست و پای امام می افتد و به یکی از شیعیان حضرت امام هادی(علیه السلام) تبدیل می شود.( آقا ! یکی از اون نگاه ها هم به ما بنداز!)

2.       چندین بار که ماموران به خانه حضرت هجوم می برند و خانه ایشان را مورد تفتیش قرار می دهند، کیسه هایی طلا با مُهر مادر متوکل می یابند. موضوع را به متوکل اطلاع می دهند و این مطلب باعث تعجب و نگرانی متوکل می شود. وقتی متوکل از مادر خود دلیل این کار را می پرسد، مادر جواب می دهد: هر بار که مریض می شوی ، قدری پول نذر ابالحسن می کنم، و بلافاصله شفا می گیری بعد از آن هم من نذرم را ادا می کنم.

امامی که این چنین در دل دشمنان خود نفوذ کرده، با دل شیعیان خود چه می کند. حال به این پرسش صادقانه جواب دهیم:

آیا شیعه واقعی امام هادی (علیه السلام ) هستیم؟!!!

خوش آن دل کز ازل دارد ولای حضرت هادی(ع)
خوش آن سر کو بساید رخ به پای حضرت هادی(ع)

دلا گر رستگاری خواهی از هول صف محشر
نما از حق طلب، ظل لوای حضرت هادی(ع)

یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

بی ملیّتیِ استقلال تهران در سال اتّحاد ملّی!!!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/9/25 1:19 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ! در این هفته از لیگ برتر فوتبال نوعی بداخلاقی بسیار زننده توأم با توهین به مردم فهیم ایران را در تیم استقلال تهران دیدیدم.

مدیرعامل این باشگاه بارها از این که حق چاپ پیراهن تیم ها، به مدیریت تیم ها نمی رسد شکایت کرده بود و مثال هایی از کشورهای آلمانی می آورد که مثلا فلان تیم چقدر از این راه درآمد دارد و چنین و چنان.

اما در هفته گذشته، این تیم با کپی برداری ناشیانه از پیراهن تیم ملی ایتالیا،  عزت نفس، فرهنگ اسلامی-ایرانی و غرورمان را زیر سوال برد و ثابت کرد به حرف هایش اعتقادی ندارد.

این لباس که از طرف شرکت پوما برای شرکت تیم ملی ایتالیا در جام جهانی قبلی طراحی شده بود، الآن به ارزش هر پیراهن حدود هشتاد دلار در اروپا به فروش می رسد.

پوشیدن لباس تیم ملی کشوری دیگر که نمادی از بی هویتی است، به هیچ وجه از طرف مردم فهیم ایران به دور از هرگونه طرفداری از تیم ها، قابل پذیرش نیست.

در پایان پیشنهاد می کنیم تا تیم استقلال تهران که با حمایت (اسپانسر) شهرداری تهران، اقدام به استفاده از این لباس کرده است، به تیم استقلال رُم یا استقلال مادرید یا هر جای دیگر که مسئولان تیم و اسپانسر تیم صلاح می دانند، تغییر نام دهد تا راحت اقدام به پوشیدن لباس تمامی تیم ملی های جهان بنماید!!!

پاورقی ( مهم تر از مطلب! ):
شاید فکر کنید این مطلب چه اهمیتی دارد ؟ و تازه اگه مهم هم باشه، به من که در بوستان نماز می نویسم اصلاً هیچ ربطی نداره؟!!! 
باید بگم که این کار بی احترامی به ملیت هفتاد میلیون ایرانی است آن هم در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی! . در زمانی که در نظام مصوبات زیاد و خوبی برای نهادینه شدن اتحاد ملی در کشور به تصویب می رسد. وظیفه ما هم وقتی که به ملیت ، فرهنگ و غیرت ملّی مون توهین میشه،‏حداقل اعلام کردن این نگرانی است.

یاعلیالتماسدعا

پیرلو در لباس تیم استقلال تهران!!!

آندری پیرلو در لباس استقلال تهران!!!

 

این پیرهنه استقلاله یا تیم ملی ایتالیا!!!




کلمات کلیدی :

احمدی نژاد؛اعلام نظر بدون واسطه

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/9/19 4:33 صبح

                                                         به نام خدا

سلام شهادت امام جواد علیه السلام رو خدمتتون تسلیت عرض می کنم و امیدوارم روزی بیاد که بتونیم به راحتی کاظمین رو زیارت کنیم.

در این مطلب می خوام نظر خودم رو در مورد یه موضوعی با شما در میان بذارم. کلّاً آدمی نیستم که از ابراز نظرم هراس داشته باشم هرچند این ویژگی، تا حالا برام دردسرهایی هم داشته( مثلا وقتی در برگه امتحان پایان ترم از تاخیرهای استاد شدیداً انتقاد کردم، خوششون نیومد و ...!).

حضور احمدی نژاد در اجلاس کشورهای عربی خلیج که در رسانه های داخلی و خارجی بازتاب های فراوانی داشت، باز هم نقطه قوتی در دیپلماسی دولت نهم را به نمایش گذاشت. در این اجلاس که احمدی نژاد به عنوان کانون توجهات تمامی سران کشورها و خبرگزاری ها بود، پیشنهاداتی را مطرح کرد و با تمامی آن کشورها اعلام هم بستگی نمود.

 ولی در داخل برخی افراد در صدد کوچک کردن و حتی وارونه نمودن دستاوردهای بلند این سفر هستند! برخی ادعای امارات مبنی بر مالکیت بر جزایر سه گانه را بهانه اشتباه بودن شرکت در این اجلاس عنوان می کنند و برخی هم به عنوان خلیج عربی استناد می کنند و هیاهو به راه می اندازند که چرا رفتی؟! الآن نمی خوام بگم که ادعای امارات با نرفتن ما تغییری نمی کرد و یا این که آن ها کشورهای خلیج عربی نیستند بلکه کشورهای عربی خلیج هستند، بلکه الآن می خوام کمی افق دیدمان را افزایش دهیم و کلان تر فکر کنیم.

                                     شورای همکاری کشورهای عربی خلیج صحیح است

دستاوردهای هسته ای دولت قبل ( هر چند در حد صفر بود!) ولی صفر نبود و علت اصلی این عدم نتیجه گیری یک نکته است و آن این که دولت وقت، فقط با سه کشور اروپایی مذاکره می کرد وخود را محدود به آنان کرده بود و آن سه کشور هر طور که می خواستند وضعیت هسته ای ما را به جهان اعلام می کردند و البته در سو نیت آن ها هم شکی نیست.بقیه جهان هم به آن ها اعتماد می کردند و حرفشان را می پذیرفتند حق هم داشتند، چون ما با هیچ کشور دیگری صحبت نمی کردیم.

 اما با روی کار آمدن این دولت موجی از سفرها به تمامی کشورهای دنیا از آفریقا و اروپا گرفته تا آمریکای لاتین و آسیا شروع شد تا این که خودمان، حرف خودمان را به گوش سران و مردم کشورهای جهان برسانیم نه روسای سه کشورهای اروپایی. البته این روشنگری نتیجه داد مثلا گروه غیر متعهدها در حمایت از برنامه هسته ای ما بیانیه دادند، سران کشورها حمایت کردند و شد همان طور که می دانید.

پس اشکال کار دیپلماسی دولت قبلی، این بود که خودمان رو در رو با مسئولان و مردم دنیا صحبت نمی کردیم و به دنبال واسطه بودیم و این واسطه ها هر چه می خواستند بر سر ما می آوردند. پس باید اعلام نظرمان بی واسطه باشد. اصرار دولت بر سخنرانی در کشورهای دنیا، سخنرانی در صحن سازمان ملل به طور سالانه( دوره های قبل چهار سال یک بار رئیس جمهور ایران سخنرانی می کرد)، دانشگاه کلمبیا و ... صحتی بر این موضوع است.

       دکتر احمدی نژاد در اجلاس سران کشورهای خلیج فارس

در این اجلاس هم فرصتی برای جمهوری اسلامی پیش آمد تا نظرش را به کشورهای عربی و مردم آن اعلام کند، چه دلیلی دارد آن را از دست بدهد؟ آن هم در کشورهایی که بیشترین طرفداران خارجی جمهوری اسلامی و احمدی نژاد قرار دارند!

حفظ آبروی ایرانی در این سخنرانی ها قابل صرفنظر نیست و البته دقت دکتراحمدی نژاد هم در حفظ عزت نفس ایران هم که اصلا توضیح نمی خواد ایشون بارها و بارها با جملاتی تند و قدرتمندانه با کشور های غربی سخن گفته اند و در برابر مردم عادی چهارزانو می زنند و حرف دلشان را گوش می دهند.

در انتها یکی از تاثیرات این حضور را برا تون می گم: یکی از همراهان رئیس جمهور در اجلاس کشورهای خلیج فارس نقل می کنند که:خبرنگاری از نخست وزیر قطر پرسید : چرا وقتی احمدی نژاد اسم خلیج فارس را برد کسی به او اعتراض نکرد و واکنشی نشان نداد؟ نخست وزیر قطر جواب می دهد: حق با ایران است ما درمقطعی اشتباه می کردیم.(!!!)

----------------------------------------------------------------------

پانوشت: با کلیک بر  مربع کوچک در ستون سمت راست وبلاگ، می توانید آمارهای کامل وبلاگ رو ببینید.

و باز هم ... یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

خونه بی غیرت ها: چارخونه!

ارسال‌کننده : نمازگزار در : 86/9/7 9:26 عصر

                                              به نام خدا

دختری که تا حالا حرف حسابی نزده است، با عروسک مثل انسان واقعی رابطه برقرار می کند. زندگی اش بر اساس چند توهم مسخره بنا گذاشته شده است.  از این که با هر مرد نامحرمی صحبت کند یا با او شوخی کند هیچ ابایی ندارد. دختری با این مشخصات را اطرافتان دیده اید؟ فکر می کنید در ایران تعدادشان چندتا باشد؟

مردی که به دلایل نامعلوم از روستای خود فرار کرده است وخانواده ای بدون هیچ دلیلی دختر دلبندشان را به عقد او در می آورند، او کار نمی کند و به مفت خوری عادت کرده است. کاری به جز دوز و کلک بلد نیست. تن پرور است و از این که زنش کار کند و او بخورد به غیرتش بر نمی خورد. مردی با این مشخصات را اطرافتان دیده اید؟ فکر می کنند در ایران تعدادشان چندتا باشد؟

زنی که تمامی زندگی خودش و بچه هایش از پول اوست. مرتبا بر سر شوهر خود داد و هوار می کند او را تهدید به اخراج از خانه می کند. مرد هم چند لحظه ناراحت می شود، شاخ و شانه می کشد وبعد آرام می شود. تکه کلام این زن این است: من چقدر بدبختم.(!) کلاً در این خانه همه بدبختند گویی هیچ کس روز خوش در زندگی اش ندیده است.  زنی با این مشخصات را اطرافتان دیده اید؟ فکر می کنید در ایران تعدادشان چندتا باشد؟
   

                      چارخونه ؛ خونه بی غیرت ها

اگر شخصیت هایی که در بالا آمده است را در اطرافتان ندیده باشید حتما این روز ها در تلویزیون دیده اید. بله درست حدس زدید منظورم سریال چهارخونه است. در سریالی که:

1.زن ها تمام وقت بر سر مرد خود داد می زنند و گستاخی را به نهایت خود به نمایش در می آورند،

2. مردها کار نمی کنند، اگر هم کار کنند حقوقشان خرج رفت و آمدشان می شود، خرجی خانه بر دوش زن است و کلا مردها بی غیرتند(!) ،

3. روستایی ها، انسان های زالو صفتی هستند که برای تصاحب مال و اموال شهری ها از هر وسیله و نیرنگی استفاده می کنند.
  

                       چارخونه؛ خونه بی غیرته ها!

برای یک بیننده خارج از جامعه فعلی ما، نشان دادن این شخصیت ها در سیمای جمهوری اسلامی ایران، گویای این مطلب است که مردم ایران دو دسته اند، یا از ارث پدرخود خرج می کنند( مادر شکوه) و یا مفت خوری می کنند( بقیه شخصیت ها!) وجود مردهای بی غیرتی که خرجی خود را از زنانشان می گیرند و کار نمی کنند، در ایران غیرقابل انکاراست ولی آیا ارزش نمایش دارد؟
حتما در ایران دخترانی بی شرم وجود دارند که بر سر شوهران خود فریاد می کشند و گستاخی جزئی از زندگی آنان است، اما این رفتار الگو یی مناسب برای جامعه جوان ایران است؟ صدا و سیما به چه حقی پول از بیت المال مسلمین خرج می کند تا بازیگران و کارگردانانی معلوم الحال، به شهرت برسند ؟
فکر می کنید نسل بعدی دختران ایران، که پرستو و هنگامه را نماینده خود در این سریال می بینند، بی حیایی های پرستو و دوز و کلک های هنگامه را از یاد خواهد برد؟ اگر فکر می کنید از یاد می برند بسیار سطحی نگر هستید. در حقیقت از این پس دخترها حق خود می دانند مانند پرستو، هنگامه، سحرناز(شب های برره) نازی( باغ مظفر)و ... گستاخی کند، شوهر خود را کتک بزند و احترام بزرگتر را زیر پا بگذارد!

 درپایان لازم است تصریح شود کسی از طنز و خنده روی لب مردم نه تنها ناراحت نمی شود بلکه بسیار شاد می شود و نگارنده نیز خواهان سریالی برای خندیدن است ولی این سریال با این همه بدآموزی و سیاه نمایی جامعه ایران، جایی برای خنده نمی گذارد. یاد امام خمینی(ره) زنده باشد، ایشان چه زیبا فرموند: تلویزیون باید دانشگاه عمومی باشد. ولی حالا...
صحبت در مورد این سریال فراوان است. از داستان اصل و نسب چهارشنبه و شنبه گرفته تا مفت خوری های مردان این خانه، باقی آن را به آینده موکول می کنیم.
یاعلیالتماسدعا




کلمات کلیدی :

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >