سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمع کشاننده به هلاکت است و نارهاننده ، و ضامنى است حق ضمانت نگزارنده ، و بسا نوشنده که گلویش بگیرد و پیش از سیراب شدن بمیرد ، و ارزش چیزى که بر سر آن همچشمى کنند هر چند بیشتر بود مصیبت از دست دادنش بزرگتر بود ، و آرزوها دیده بصیرت را کور سازد و بخت سوى آن کس که در پى آن نبود تازد . [نهج البلاغه]

محضر صدق الهی

ارسال‌کننده : موذّن در : 86/8/25 11:57 صبح

بسم ربّ المهدی

یکی از بزرگان نقل کردند که در اوایل انقلاب شخص سرمایه داری خدمت حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) آمد و مبلغ حدودا سیزده میلیون تومان (به پول آن زمان ) نزد ایشان آورد که با این مبلغ در آن زمان ساختمانهای زیادی قابل تهیه بود و از ایشان خواست که این مال را از او قبول کنند و در راه مناسب مصرف نمایند.
آن شخص پس از دادن آن مال از حضرت علامه خواستند که به ایشان رسید سال پیش را بدهد. به محض اینکه این درخواست را کرد آقا برافروخته شدند و به او گفتند : من در محضر صدق الهی زندگی می کنم و همه جهان صدق و راستی محض است آنوقت تو از من می خواهی که در این محضر دروغ بگویم . این مال را از پیش من بردار که من هرگز آن را قبول نمی کنم .

نکته جالب این است که خود علامه بعدها می فرمودند که من به یک ریال از آن مقدار پول نیاز داشتم ولی او از من کاری خواست که هرگز در محضر حضرت حق به خودم اجازه انجام آن را نخواهم داد. این یه جزئی از تقوا و خودسازی سالکان الی الله است ولی...
رفقا ! بیایید کمی در زندگی خودمان فکر کنیم و ببینیم آیا می توانیم در این راه قدم برداریم و کمی خودمان را متعهد و متخلق به آداب دین عزیزمان کنیم که اگر همه اینگونه شویم زندگی معنای دیگری پیدا خواهد کرد و هیچ ظلمی در جهان روی نخواهد داد و این همان خواست مهدی فاطمه (عجل االه تعالی فرجه) می باشد. به امید آن روز که انتظارش شیرین است ...




کلمات کلیدی :