خلاصه احمدی نژاد هم دانشگاهی است!!!

سلام

دو سه شب پیش صحبت های احمدی نژاد درباره حجاب و عفاف و وظایف دولت رو شنیدید. اصلا درباره اون نمی خوام صحبت کنم چون هنوز هم بعد از چند روز از اون مصاحبه، اعصابم از دست دکتر خرابه ولی همون شب یاد یه خاطره ای از سال 83 افتادم.

سال 83 قبل از انتخابات ریاست جمهوری، که در حال و هوای دولت اصلاحات و اون وضعیت اسفبار بودیم (وضعیت وزارتخانه ها و روزنامه ها و مطبوعات و .... رو درنظر بگیرید). وقتی صدای احمدی نژاد را شنیدیم که آرمان های انقلاب را زنده می کرد،‏به ذوق آمده بودیم ولی یکی از دوستان بزرگوارم که طلبه هم هستن، گفتش که حیف از این احمدی نژاد که به حوزه نیامد و در دانشگاه رشد کرده

توی دلم از این حرفش ناراحت شدم و اون حرف رو اصلا قبول نکردم.

گذشت و گذشت و گذشت تا 25 خرداد سال 89 رسید فهمیدم دوستم درست می گفته.

برای دوره بعد باید دنبال کسی باشیم که در امور اجرایی و فنی مهندسی و سیاسی حداقل در رده احمدی نژاد باشه ولی در فرهنگ و امور دینی، باید خیلی از احمدی نژاد بالاتر باشه تا بتونه خواسته متدینین جامعه که در جامعه اکثریت هستند رو اجرایی کنه

ان شاالله

هنوز هم که هنوزه دلخورم!

22 خرداد چه روزی است؟

وقتی اسم 22 خرداد را می شنوید، یاد چه می افتید؟
اغتشاش؟ آشوب طلبی؟ سطل آشغال؟! سبز؟! بی قانونی؟ بی بصیرتی خواص؟ ...؟
ولی واقعا 22 خرداد چه روزی است؟
22 خرداد روز پیروزی بزرگ ملت در به نمایش گذاشتن حمایت خود از نظام اسلامی و تجلی مردم سالاری دینی بود
آن جمعه خاطره انگیز، نمادی از شور و نشاط و امید و همت و توانایی بلند ملتی بود که چنگال های دشمنان خونخوار خود را دیده بود و می خواست با یک برگه کاغذ کوچک، به جنگ آن ها برود ... و رفت ... و چه خوب هم پیروز شد.
ولی دشمن با همکاری عناصر بی بصیرت داخلی و مزدوران داخلی و خارجی خود، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا نگذارد شیرینی این پیروزی به دهان ملت مزه کند. وقتی که اسم 22 خرداد می آید و شما یاد پیروزی و افتخار آفرینی خودتان نمی افتید و تصاویر اغتشاشس و آتش زدن بانک و سطل آشغال و ... می افتید یعنی دشمن توانسته است به برخی اهداف خود برسد.
22خرداد سالروز انتخاب دولت دهم است یعنی الآن یکسال از انتخاب این دولت می گذرد یعنی دولت فقط سه سال دیگر وقت دارد یعنی باید دولت 25 درصد قول ها و برنامه هایش را عملی کرده باشد یعنی ما باید از دولت نتیجه یکسال فعالیتش را مطالبه کنیم
ولی برنامه ریزی ها و تحرکات دشمن باعث شده است ملت نسبت به هدف اصلی خود یعنی ساختن میهن اسلامی و صدور انقلاب به جهان و مدیریت جهانی، دچار فراموشی شود.
البته توجه به دشمنی های مستکبرین و گسترش و کسب بصیرت برای مقابله با جنگ نرم، امری ضروری و بدیهی است ولی نباید فراموش کنیم ما وظایف دیگری داریم و اگر تمام توجه اکثریت جوانان ما به فعالیت های سیاسی معطوف شود، یعنی دشمن توانسته است به هدف خود برسد و آن هم منحرف کردن ما در دستیابی به قله های علم و پیشرفت است

پانوش: متاسفانه دو سه هفته است که هر قالبی برای وبلاگ انتخاب می کنم، به مشکلی بر می خورد و من مجبور می شوم عوضشون کنم ؛ امیدوارم این یکی خوب باشه!

رفتار مردم با سیدحسن خمینی؛ واکنش رهبری؟

سلام ایام رحلت امام تسلیت باد

دیروز در جریان مراسم رحلت امام(ره) در مرقد مطهر آن بزرگوار، مردم برای اینکه اعتراض خود را به موضع گیری های سیدحسن خمینی در یکسال گذشته نشون بدن، با شعارهای ممتد و یکپارچه خود،‏ از سخنرانی ایشون جلوگیری کردن.

ولی موضوعی که اهمیت داره این است که آیا رهبری از این موضوع ناراحت شدند؟ یا این موضوع آنقدر اهمیت دارد که بعداً به آن بپردازند و اعلام نظر فرمایند؟

پس از نیمه تمام ماندن سخنرانی سید حسن، وی کمی منتظر ماند تا یک روبوسی با رهبری داشته باشد و از آن به عنوان سندی بر نظر و موضع رهبری استفاده کند ولی این روبوسی کاملا عادی و طبیعی بود و هیچگونه امر خاصی در آن مشخص نبود که حاکی از واکنش رهبری باشد. در هر حالت دیگری هم بود اگر کسی آنجا می ایستاد، رهبری با او هم روبوسی و سلام و علیک می فرمودند.

از طرفی دیگر، رهبری همانطور که در نماز جمعه سال گذشته صریحا فرمودند نام بردن از افراد در مناظره ها غلط بود، امروز هم می توانستند موضع گیری کنند و به مردم تذکر دهند و آن ها را (اگر کار خبطی انجام داده بودند) هدایت کنند ولی رهبری فرمودند: تا به حرفی مطمئن نشده اید آن را نگویید.

یعنی در حقیقت اگر به حرفی مطمئن شدید از آن کوتاه نیایید و آن را مطالبه و پیگیری نمایید. در ادامه هم ایشان به زیبایی مسئله طلحه و زبیر را مطرح و تحلیل فرمودند که فضا را برای ولایت جویان بسیار بسیار روشن و شفاف نمود. البته مطرح کردن بند میم وصیت نامه امام (ره)، مبنی بر تکلیف مردم در مطالبه امور انقلابی از مسئولین و اقدام خود مردم در صورت عدم توان و ترتیب اثر دادن مسئولین، نکته و شاه کلید بزرگی از سخنرانی ایشان بود.

البته شعارهای مردمی هیچ توهین و بی احترامی به حضرت امام (ره) و بیت ایشان نبود. فقط مردم از بیت امام توقع بسیار زیادی در دفاع از حریم ولایت فقیه داشتند که مخصوصا در این یکسال گذشته برخلاف آن را دیده و شنیده اند. حالچطور می توان توقع داشت مردم اعتراض و انتقاد نکنند و چون یک نفر نوه امام است هیچ مطالبه و پرسشگری از او صورت نگیرد؟

امیدوارم سیدحسن و تمامی کسانی که گذشته درخشانی دارند ولی امروز برخلاف گذشته و سابقه شان حرکت می کنند درس خوبی از روز چهاردهم خرداد گرفته باشند و فهمیده باشند که افکار عمومی ملت همیشه در صحنه ایران، ابتدا به وضع فعلی افراد در حمایت از ولایت می نگرد بعد به شناسنامه و گذشته آنان.

به امید دیدار!

سلام

این همایش پارسی بلاگ باید جالب باشه! ما هم اومدنی شدیم

پس به امید دیدار در بعدازظهر!

ویژگی های تفکر شهید مطهری

شهید مطهری : من ستایشگر آن معلمی هستم که به من اندیشیدن را آموخت نه اندیشه را

حال باید ببینیم این شهید بزرگوار چگونه می اندیشیدند و چه نکاتی را در اندیشه های خود رعایت می کردند؟

یکی از نقاط مثبت آثار و خط فکری شهید مطهری اینست که موضوع های مورد نیاز جامعه را می شناخت و آنگاه به خوبی عمق مسئله را موشکافی می کرد و سخنرانی های وی هم پر از عناوین و موضوعاتی است که هگی جزء موضوعات فکری مورد احتیاج عمیق جامعه ماست .
نگاه عمیق وى به مسائل اسلامى و فهم تازه استاد مطهرى از آیات و روایات و تبیین درست آنها ویژگى بى‏همتا و برجسته آن شهیدبزرگوار است که مقام معظم رهبری نیز می فرمایند : " ایشان با قوّت فکرى و اندیشه‏ى قوى و صائب خود وارد میدان‏هایى شد که تا آن‏وقت هیچ‏کس در زمینه‏ى مسائل اسلامى وارد این میدان‏ها نشده بود؛ و با تفکراتى که آن روز در کشور رایج شده بود - افکار وارداتىِ ترجمه‏یىِ غربى و شرقى - یا مى‏رفت رایج شود، خود را وارد یک چالش علمىِ عمیق و وسیع و تمام نشدنى کرد. ایشان، هم در جبهه‏ى مقابله‏ى با مارکسیست‏ها به یک جهاد بسیار هوشمندانه دست زد، و هم در جبهه‏ى مقابله‏ى با تفکرات غربى و لیبرالیست‏ها وارد میدان شد."
یکی دیگر از ویژگی های استاد اینست که اندیشه های وی با توصیف مبانی ارزشی ثابت از اسلام توانسته است، هم نیازهای ثابت جامعه اسلامی را برطرف کند و هم به نیازهای متغیر پاسخ دهد و براستی که اندیشه هایی ناب،کهنگی ناپذیر و قابل استفاده برای موضوعات امروز جامعه اسلامی است.در همین زمینه حضرت امام خمینی (ره) در پیامی به مناسبت شهادت استاد می فرمایند : "مطهری که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود ، رفت و به ملا اعلی پیوست ، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش نمی رود . او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت . آثار قلم و زبان او بی استثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشات می گرفت ، برای عارف و عامی سودمند و فرح زاست."
اما آنچه را که امروز لازم است بیش از هر زمان به آن توجه نمود این است که متفکر بزرگ شهید مطهری به عنوان یکی از شاخص ترین احیاگران تفکر دینی و اسلامی در عصری بوده است که بعضی از تفکرات انحرافی و التقاطی مانند مارکسیم و لیبرالیسم و... در جامعه رواج داشته است . و یقینا نامگذاری روز شهادت چنین شخصیتی به عنوان روز معلم علاوه بر اینکه مقام شامخ معلم و استاد را مورد تاکید قرار می دهد اما از جنبه ای دیگر مسئولیت این قشر را نیز بیش از قبل برجسته می نماید. و همگان انتظار دارند که امروز نیز معلمان و اساتید ما در همان مسیر حرکت و به مقابله با انگاره های انحرافی - که همواره تهدیدی جدی برای محیط های تاثیرگذار ما بوده است – برخیزند.

اما باید پرسید که آیا امروز همه اساتید دانشگاههای ما اینچنین به رسالت اصلی خود عمل می کنند ؟

متاسفانه آنچه را که امروز در فضای دانشگاههای کشور شاهد هستیم آن چیزی نیست که در شان نظام اسلامی و ملت و دانشجویان برآمده از آن باشد و باید گفت که بعضی از اساتید نه تنها وظیفه خودشان را در قبال مسائل مذکور انجام نمی دهند بلکه بعضا شاهد هستیم که خود سردمداران تفکرات انحرافی بوده و عامل تزریق همان تفکراتی که استاد مطهری آن روزها در مقابل آنها ایستاد هستند.

متاسفانه امروز علیرغم گذشت سه دهه از شهادت آن متفکر بزرگ اسلامی هنوز در هیئت های علمی دانشگاهها بعضی از افرادی سیطره دارند که افکار سکولار منشانه آنها و مقابله با اعتقادات عموم ملت و زیرپا گذاشتن حقوق اکثریت دانشجویان آشکارا ترویج می شود . و امروز هنوز اشخاص متزلزلی که در برابر غرب تعظیم کرده و سعی در تزریق روحیه یاس و ناامیدی در بین دانشجویان ودانشگاهیان هستند در دانشگاههای ما صاحب کرسی هستند. لذا باید توجه داشت که قاعدتا با چنین وضعیتی نمی توان دم از ادامه تفکر شهید مطهری زد و البته در این بین رسالت مسولین آموزش عالی کشور در نوع مواجهه با اینچنین افرادی بسیار موثر است.

عضویت رژیم صهیونیستی در ان پی تی قانونی است؟

اسرائیل بمب هسته ای دارد،‏درست! درب زرادخانه های هسته ای اش روی تمام بازرسان بسته است،‏درست! باید به این بی قانونی و رفتار دوگانه غرب اعتراض کرد،‏ درست! افشاگری درباره این رژیم غاصب یکی از راه حل های مسئله هسته ای ماست،‏ درست! ولی ...

ولی این راهش نیست !‏داریم اشتباه می کنیم! آن چه ما می خواهیم پیوستن اسرائیل به آژانس هسته ای یا ان پی تی یا نهادها و قوانین بین المللی نیست چون با این کار، نوعی مشروعیت به این رژیم منحوس بخشیده می شود.

این سازمان ها و نهادها و قوانین،‏ بین المللی هستند. دقت کنید: بین المللی یعنی بین ملت ها و کشورها.

با اصرار به عضویت اسرائیل، در حقیقت بر خلاف آرمان های اسلام و انقلاب اسلامی اسرائیل را به رسمیت شناخته ایم.

آن چه ما باید بخواهیم از بین رفتن بمب های اتمی و نظارت کمیته ای مستقل بر تاسیسات هسته ای رژیم است فقط به عنوان یک تاسیسات هسته ای که نامشروع است و توسط یک رژیم چعلی و نامشروع احداث شده است.

ای کاش کروبی هم پیام نوروزی بدهد!

برای خندیدن کافی است به دنبال بعضی بیانیه ها و پیام ها و سخنرانی های سبزی باشیم.

اولین زن روشنفکر ( و ظاهرا روشن قلم!) ایران بعد از هشت نه ماه دست به قلم شد تا بیانیه بدهد. بیانیه 8 مارس که بماند ولی در پیام نوروزی طی یک شیرین کاری اعتراض آمیز(!)، دعای تحویل سال را که تاریک فکرترین زن ایران هم آن را بلد است! ناقص ذکر کرده تا دم عیدی با این همه خستگی از خونه تکونی یه لبخندی بر لب ما بنشونه!

ولی خب ایشون به نظرم خیلی وضعشون از بقیه بهتره!
چون ایشون دعای عربی رو اشتباه خوندن ولی سید محمدخاتمی که در جمع انجمن های اسلامی صحبت می کرد یک ضرب المثل معروف فارسی را اشتباه خواند(به خدا راست می گم . می گید نه؟ پس اینجا کلیک کن!)

ایشون به جای اینکه بگن :هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز ، فرموده اند : نوروزتان پیروز، هر روزتان نوروز !!! با این تغییر و تحول ایشون، اصلا این ضرب المثل بی معنی و مسخره میشه!

حالا با سابقه ای که از آقای کروبی داریم (آیه استرجاع را که یادتان نرفته! یا آن دیار باقی و فانی را! و...! ) اگر ایشون هم پیام نوروزی می دادن چه خنده بازاری می شد!!! واقعا حیف شد!!!

بعد نوشت:
این هم از بدشانسی ماست! یکبار خواستیم به روز باشیم ،‏نشد که نشد! شنیدم کروبی هم پیام داده ولی ندیده و نشنیده تقریبا مطمئنم که این پیام هم پر از دلایل خوب برای خندیدن است!

چهارشنبه سوری در رادیو...

داشتم رادیو گوش می دادم. با یک دکتر زبان و ادبیات فارسی در آمریکا مصاحبه می کردند که درباره چهارشنبه سوری و قدمتش هر چی می دونی بگو.
آقای دکتر گفت: این روز، سابقه تاریخی نداره و در متون تاریخی ما هیچ اشاره ای به این جشن یا جشنی شبیه به آن نشده است. این جشن قدمتی نزدیک به صد تا دویست سال داره که از دوره قاجار درست شده. مجری پرسید که این جشن و پریدن از روی آتش توهین به آتش به عنوان یکی از مقدسات زرتشت ها محسوب نمی شه؟ دکتر جواب منفی داد ولی مجری قانع نشد. با یک موبد زرتشتی در تهران تماس گرفتند و همین سوال ها را ازش پرسیدند. موبد می گفت:
این جشن به هیچ وجه در آیین زرتشت جایگاه و سابقه ای نداره. اگر هم در زمان های دیگر کنار آتش جشن می گرفتند به هیچ وجه از آن نمی پریدند و آن را توهین به آتش می دانستند. در ضمن، شادی کنار  آتش اصلا چیزی نیست که در ذهن ماست بلکه شادی را شاد کردن دیگران و کمک به رفع مشکلات هم می دانستند که در کنار آتش به آن می پرداختند.

به نظر شما این مکالمه رو از کدوم شبکه رادیویی شنیدم؟!
شب چهارشنبه سوری جوابش رو همین جا براتون می ذارم. توضیحات جالبی درباره این مصاحبه باید بدونید!

لااقل به ضریح اباعبدالله رحم کنید!

سلام! همان طور که می دانید، چند وقتی است که کارگاه ساخت ضریح حضرت سیدالشهدا در قم برپا شده است. دو روز قبل از اربعین درب های این کارگاه برای بازدید و تبرک جستن عموم، باز شده بود.
جای همه تان خالی، بنده هم به قصد تبرک،‏ به کارگاه که درحقیقت مسجد مدرسه علمیه معصومیه(س) می باشد رفتم ولی با تمام حال و هوای خاص آنجا،‏ با صحنه های بدی مواجه شدم که هنوز دلم را می سوزاند.
اول از همه ، ‏که دیگر برایمان عادی شده است، مردم موبایل به دست که از هر صحنه ای عکس می گرفتند، توی چشم می زد. گویا فضای معنوی آنجا را با موزه و پارک اشتباه گرفته بودند!
ولی بدتر از آن،‏ دست نوشته های چند آدم بی فرهنگ بر بدنه ضریح دلم را سوزاند. واقعا از دیدن آن عصبانی و خشمگین شدم. آخه به ضریح اباعبدالله هم رحم نمی کنید؟!

این بدنه از جنس چوب مرغوبی تهیه شده است که فقط در بخشی از آفریقا می روید و هیچ حشره و موریانه ای بر آن اثرگذار نیست. مسئولان هم با دیدن این موارد، دفتری را در گوشه ای زیر این تابلو قرار داده بودند که ...!

جداسازی دختران و پسران در مدارس انگلیس

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس به نقل از شبکه "اسکای نیوز" حاکی است،در حالی که اکثر مدارس ترجیح می دهند اموزش دختران و پسران از هم جدا باشد اما منتقدان معتقدند چنین اقدامی روند رشد اجتماعی کودکان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
در مدرسه ای بنام "موولشم" در منطقه "اسکس" انگلیس اموزش دختران و پسران تا سن 14سالگی جدا از هم است.
اکنون برخی دانشگاهیان معتبر در انگلیس می گویند: روز به روز بر شمار مدارسی که به چنین شیوه ای از اموزش تمایل پیدا می کنند افزوده می شود.
دکتر کریس نیکلاس رئیس مدرسه مولشم که در آن آموزش دختران و پسران از هم جدا است در مصاحبه با اسکای نیوز گفت: "این شیوه آموزش کودکان برای آنها مفید است و این شیوه کارایی دانش اموزان را افزایش می دهد".
او گفت: "این شیوه تاثیری بر روند اجتماعی شدن کودکان ندارد و باعث نمی شود که آنها به انسان های متفاوت تبدیل شوند".
مدارک جمع آوری شده در مدرسه موولشم نشان می دهد: "دختران و پسران که بطور جدا از هم تحصیل می کنند در رشته هایی مانند ریاضی، علوم و زبان انگلیسی کارکرد بهتری پیدا می کنند".