گفتمش دل مي خري ؟
پرسيد چند؟
گفتمش دل مال تو، تنهابخند.
خنده كردو دل ز دستانم ربود،
چون به خود باز آمدم
او رفته بود.
دل ز دستش روي خاك افتاده بود،
جاي پايش روي دل جا مانده بود...