علي جان پيام ها راپاک کن تا برات تعدادي عکس اختصاصي
به وبلاگ خودت بفرستم.پاك كن يادت نره.
(درضمن فقط جواب اين پيام رو بفرست)
باتشکر
محمد
علي همه پيام هارو هرچه زودتر پاك كن پاك كن.
باتشكر
حال كه شما اينگونه ميپسنديد،ديگر هيچ گاه برايتان پيام نميگذاريم.
با سلام خدمت تمامي بازديد كنند وبلاگ!
حضور يکي(ياچندتا!) از بازديدکنندگان وبلاگ كه در كامنت هايشان براي شخصي به نام ((علي)) پيام مي گذارند،تقاضا مي شود از اين اعمال پرهيز كنند و به وبلاگ همان فرد مراجعه كنند و با آن وبلاگ مكاتبه نمايند.
با تشكر از تمامي شما عزيزان در رعايت فضاي وبلاگ نمازخانه بوستان بهاره
مديريت وبلاگ گروهي نمازخانه بوستان بهاره(بوستان نماز)
ومابازبه تماشاي پروازپرنده اي مي نشينيم که ازاين دنياي مادي پرمي گيرد،اومي رود وما مي مانيم درحسرت يک نگاهش، يک صدايش و.... امّا بدان اوهمين جاست،کنارتو،فقط بايد چشم سَر را ببندي وچشم سِررا باز کني،اورا مي بيني که کنارت ايستاده، نگاهت مي کند،لبخند مي زند و چون هميشه مراقبت تواست. بدان اومي رود امّا،خوبي هايش،مهرباني هايش، نگاه پرمهرش وگرمي دست نوازش گرش باقي مي ماند، درقلب تو،درياد تو... پس رضا جان بدان هرگاه كه اوراازياد بردي او ديگر نيست، پس ازياد مبردست پرمهرش راتااوهميشه باقي باشد.
دوست کوچک تو
و مهدي غائب ودرپرده نيست،بلكه؛ مگرمي شودآن كه بانورش،آسمان وزمين روشن مي شود پنهان باشد؟بايدپرده رااز پيش چشم هاي خودكناربزنيم كه أينماتولوافثم وجه الله به حسن خلق و وفاكس به يار مانرسد....
دروفاي عشق تو مشهور خوبان شب نشين كوي سربازان و رندانم سرفرازمكن شبي از وصل خوداي نازنين تامنورگرددازديدارت ايوانم چوشمع دام سخت است مگريارشودلطف خدا ورنه آدم نبردصرفهزشيطان رجيم
آقاي هاشمي سلام.جوابتان روئت شد.لطفادلاور راازروي وبلاگ پاك كنيد. باتشكرفراوان
روز جمعه بودو روز آه من بار يگربرنيامدماه من باره ديگرجمعه اي ديگرگذشت روزموعوددل ودلبرگذشت يوسفم گر نزندبرسربالينم سر همچو يعغوب دل آشفته بويش باشم
سلام دلاور
سلام. خوشحالم كه بولوتوثها براي عزيزان مفيد بوده است. براي اولين بار بود كه اين كار روي گوشي هاي موبايل انجام ميشد. مفتخريم كه براي بلاگرها اين كار انجام شد. انشالله هميشه همراهشان باشد و استفاده كنند.
سلام خوشا به سعادتتون
من كه بي توفيق بودم نتونستم بيام
سلامت انديشي حکم مي کند که از معبر «خود» گذر کنيم وبه سمت «بي خود»ي ره پوييم.
هنوز دير نشده است .
مي توان دوباره در اين کشمکش وجود با احساس ظريف سپيده طلوع نمود ودرخشيد ونور پاشيد.
اگر با انگشتان لطيف آفتاب، کوبه ي دل را بکوبيم،يک سينه پر از آسمان آبي را مهمان درون خواهيم کرد و پر از طراوت خواهيم شد.
سر به زير پنجه هاي نور بايد داد.دل به راه عشق بايد سپرد .به سمت نيايش بايد آغوش گشود.
کاروان شقايق،پشت دروازه هاي شهر رسيده است.
يکبار ديگر مسافران آمده اند تا خستگي روزمرگي را از تن ها بگيرند.
به راستي سهم ما ،در اين بدرقه چه قدر است؟
**********
ممنون از لطفتون وعيدتون هم مبارك.